همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

حکایتی آموزند


حکایتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی‌ آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوزنده


پسر کوچکی وارد داروخانه شد، کارتن جوش شیرنی را به سمت تلفن هل داد. بر روی کارتن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.

مسئول دارو خانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد. پسرک پرسید،" خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟" زن پاسخ داد، کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد."

پسرک گفت:"خانم، من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد". زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد،" خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم، در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت." مجددا زن پاسخش منفی بود".

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: "پسر…از رفتارت خوشم میاد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم"

پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم رو می سنجیدم، من همون کسی هستم که برای این خانوم کار می کنه


نظرات 1 + ارسال نظر
سعیده جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ http://www.sabaleh.blogsky.com

الو؟
سلام.
ببخشید آقا شما یه وبلاگ شعر نویس نمی خواستین؟
نه خودم دارم .
من کلی شعر تازه اون جا می نویسما!
نه ممنون من از کارش راضیم!

دختر در حالیکه لبخند میزد تلفن رو قطع می کنه!

الو
سلام ..خوبی
می خواستیم .. چی شده مگه ؟
شما که وبلاگتون حرف نداره ..
خوندم .. سعدی نامه تون رو میگین .. ابته وبلاگ منم رو هم به فیض رسوندین خانم .. خیلی خیلی ممنونم
کارت حرف نداره ...

الو .. چرا قطع کردی .. الو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد