همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

درگذشت حسین معدنی


صبح امروز خبر شوکه‌کننده برای والیبال، درگذشت حسین معدنی ، مربی خوش اخلاق تیم ملی والیبال ایران بود. شاید باورش سخت باشد، چهره‌ای آشنا و دوست‌داشتنی که تا همین یک ماه پیش در مرحله گروهی لیگ جهانی در کنار کواچ روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته بود و با یک لبخند همیشگی، کار هدایت والیبالیست‌های خوب کشورمان را به ‌عهده گرفته بود، ‌یکباره و در یک ماه از میان ما برود..


تحویل پیکر شهید دانایی‌فر به همراه ۴ مرزبان ایرانی

طی آخرین خبر رسیده 4 مرزبان ایرانی ازاد شدند ...



بهارتان شادمان و خجسته باد

بالاخره رسید خبر خوشی که همه منتظر بودیم؛ پیکر شهید دانایی‌فر به همراه ۴ مرزبان ایرانی به مقام های ایرانی تحوبل داده شد و به زودی این عزیزان به آغوش میهن باز خواهند گشت.



http://s5.picofile.com/file/8118970626/1982221_833979793282323_1158385897_n.jpg



جمشید دانایی فر

چه کسی طناب به گلوی سربازی دست‌بسته می‌اندازد؟
هیتلر هم اسیرِ جنگی را نمی‌کُشت.


* سین هفتم *، سوگِ توست...
هفت سینِ ملتم از تو خجالت می‌کشد ...

به فرزند یک ماهه اش
به مادرِ چشم انتظاراش
بگوئید جمشید دیگر نخواهد آمد

جمشید دانایی فر، پر کشید.
اشک با زبان ناله سخن می گوید



http://s5.picofile.com/file/8118012934/1964974_10153994757580424_1081924057_n.jpg


سفرت سلامت مرد شجاع مرزها
سفرت سلامت
فرزندت را به مادرش بسپار
مادرش را به خدا...
درد را اما
هیچ تسکینی نیست
درد پدر، مادر، همسر...
درد خواهند کشید سرباز
صدقه ی سر ژنرال ها و ستاره به دوش ها
تو برو
سفرت سلامت
مادر، درد را ضجه زند
پدر، زجر را قورت دهد با بغضش
همسر، فرزند ده روزه در آغوش
رنج را سیل وار بیرون بریزد از چشم ها
صدقه ی سر ژنرال ها و ستاره به دوش ها
صدقه ی سر بی غیرت ژنرال ها و ستاره به دوش ها...




http://s5.picofile.com/file/8118013342/1236049_10152105417626925_754106640_n.jpg





کُشنده با عشق


کُشنده با عشق




بعد از شایعه‌های ایمیلی در مورد سمی بودن

شیشه‌های عطر لاولی

وزارت بهداشت هم رسما اعلام خطر کرد؛

 دنبال این خبر را در بازار گرفتیم

اول هشدارها خیلی جدی نبود و به ای‌میل‌ها و شبکه‌های اجتماعی محدود می‌شد،هشدارهایی درباره یک عطر عجیب‌وغریب که می‌گفتند کشنده است و می‌تواند با یک بویِ خوشایند راهی آن دنیایتان کند. شاید خیلی‌ها هم تا چند روز قبل موضوع را جدی نگرفته بودند و فکر می‌کردند یکی از صدها خبر بی‌منبع یا یک جورهایی غیرموثق اینترنتی است که درست و غلطش معلوم نمی‌شود اما اطلاعیه وزارت بهداشت درباره این عطر به موضوع رسمیت داد و همه ناگهان نگران عطرهایی شدند که در این چند روز بو کرده‌اند! می‌گویند لاولی خیلی آرام و «دوست داشتنی» عمل می‌کند و بعد از اینکه آن را بو کردید،۵،۴ روز فرصت دارید تا کارهایتان را بکنید و برای مردن آماده شوید. بازار شایعات هم که طبق معمول داغ است و هرکسی راجع به این عطر،منبع ورودش به کشور و اینکه کار چه کسی است، اظهار نظر می‌کند. سرنخ‌های اولیه به اطلاعیه سازمان حج به تاریخ ۲۴ تیرماه امسال برای هشدار به زائران عتبات عالیات بر می‌گردد که هشدار داده بود القاعده در استان المثنی عراق این شیشه‌های کشنده را در بازار پخش کرده. اطلاعیه‌ای که البته فقط یک عکس از آن روی اینترنت پیدا می‌شود. همین هم هست که کامنت‌های پای خبر هشدار وزارت بهداشت را که بخوانید، یک عده خودشان شروع به گمانه زنی راجع به منشاء این عطر کرده‌اند اما دریغ از توضیح بیشتر یک منبع رسمی که فعلا به هشدار اکتفا کرده‌اند و توضیح بیشتری نداده‌اند. این شد که تصمیم گرفتیم خودمان دست به کار شویم و ببینیم می‌توانیم در بازار لاولی گیر بیاوریم یا نه. یا لااقل از اهالی این صنف سراغ شایعه‌اش را بگیریم.

 

یکی از پاساژهای معروف شهرک غرب،اولین جایی است که به آن سر می‌زنیم.ویترین مغازه‌های شیک و پیک عطرفروشی را که رصد می‌کنیم،خبری از شیشه صورتی رنگ لاولی نیست.فروشنده هم که پسر جوان ۲۶ ساله‌ای است، نه اسم لاولی را شنیده و نه خبرهای مربوط به آن را.

 اما با سوال‌های ما کنجکاو می‌شود و وقتی موضوع را می‌فهمد،اصرار دارد که ادکلن با این مشخصات حتما قاچاقی وارد می‌شود و پس با این اوصاف در همچین مغازه‌ای آن هم در یک پاساژ اسم و رسم دار نمی‌شود سراغش را گرفت.

 بعد هم تلاش می‌کند حرف را از راز کُشندگی لاولی بکشد به عطرهای مغازه‌شان که همگی اصل فرانسه هستند! با وجود حرف‌های ناامیدکننده فروشنده درباره پیدا کردن ادکلن، باز هم به جستجوی خودمان ادامه می‌دهیم و با دیدن هر شیشه صورتی رنگی فکر می‌کنیم به لاولی مشهور رسیده‌ایم.اما اسم هیچ کدام از شیشه‌های صورتی با آن شکل‌ها و طرح‌های جذاب،لاولی نیست!

 

خوشبو، مثل مرگ


خوشبختانه‌ همه فروشنده‌های عطر فروشی به‌اندازه فروشنده اول از ماجرا بی‌اطلاع نیستند و چیزهایی درباره موضوع شنیده‌اند. رحیمی صاحب یکی از مغازه‌های همان اطراف می‌گوید در این  ۱۰ سال که در کار عطر و ادکلن است، درباره عطرهای مشکوک و قاچاق چیزهایی شنیده.« تا جایی که برای من تعریف کرده‌اند، این عطر در عراق توزیع می‌شود و شاید از طرف زائرهای ایرانی هم خریده شده و وارد ایران بشود.من که خودم هنوز عطر را ندیدم اما می‌گویند بوی شیرینِ خوبی دارد و برای همین مشتری پسند است.» یکی از همکارهای آقای رحیمی هم از یکی از آشنایان‌شان تعریف می‌کند که تازگی‌ها از کربلا آمده و این عطر را دیده، اما چون اصلا اهل عطر و ادکلن نیست،نخریده.« بعدا که شنیدیم می‌گویند این عطر آدم را می‌کُشد،بنده خدا کلی خوشحال شد که هیچ وقت توی عمرش سمت این فانتزی بازی‌ها نرفته!» با این حرف‌ها وقتی به جمعیت زیاد زائران ایرانی در عراق  و عادت ما ایرانی‌ها برای خرید سوغات فکر کنیم،موضوع ترسناک‌تر می‌شود. گرچه بعضی از عطر فروشان ماجرا را خیلی جدی نمی‌دانند و معتقدند هیچ عطر فروشی همچین عطر مشکوکی را آن هم از عراق وارد نمی‌کند، باز هم شاید خیلی از دستفروش‌های قاچاق بدون اطلاع از کشنده بودن عطر را به ایران آورده باشند یا مسافرها سوغاتی آورده باشند. 

 

کار، کار صهیونیست‌هاست

 

وقتی در پاساژ و عطرفروشی‌های با کلاس،چیزی دستمان را نمی‌گیرد، راه می‌افتیم سمت مترو و فروشنده‌های دستفروش کنار خیابانی.ایستگاه متروی هفت تیر یکی از آن ایستگاه‌هایی است که فروشگاه زیاد دارد و برای پرس و جو مناسب به نظر می‌رسد.فروشنده عطرفروشی یک خانم میانسال است با یک آقای جوان و هردوشان راجع به لاولی شنیده‌اند.«ما خبر را از همکارهایمان شنیدیم.چیز خاصی هم بیشتر از بقیه نمی‌دانیم، فقط در همین حد که لاولی یک عطر کشنده است.ما اینجا خیلی عطرهای گران قیمت و خاص نداریم، عطرفروشی‌های مترو بیشتر عطرهای معروف و عامه پسند را می‌آورند.برای همین نگران نیستیم، واردکننده‌ها باید بترسند و بیشتر احتیاط کنند.» مرد جوان فروشنده می‌گوید شنیده این عطر را صهیونیست‌ها تولید کرده‌اند و خودشان هم در عراق پخش کرده‌اند.به هر حال هر کس یک بار هم که عطر را بو کند،برای مردنش کافی است،حالا فکر کنید یک شیشه عطر چقدر می‌تواند آدم بکشد.انگار سلاح‌های کشتار جمعی جدید سر و شکل جذابی پیدا کرده‌اند!

 

سفارش بدید،میاریم!

 

 در حالی که هنوز چشممان به جمال لاولی روشن نشده، به امید پیدا کردن عطر توی بساط فروشنده‌های دوره گرد، می‌رویم سراغ دستفروش‌ها. ۱۲،۱۰ تا شیشه عطر بیشتر همراه‌شان نیست و همه را گذاشته‌اند در یک ساک کوچک.اول هم اسم عطری که می‌خواهی را می‌پرسند و بعد اگر جنس مورد نظر را داشتند،تازه رونمایی می‌کنند. بعضی‌هایشان هم آرام حرف می‌زنند و آدم متوهم می‌شود که در حال خرید شیشه و این جور چیزها است. یکی،دوتایی اسم لاولی را که می‌شنوند،می‌گویند نداریم و تمام.بیشتر هم حرف نمی‌زنند، چون چیزی درباره‌اش نشنیده‌اند.یکی هم می‌گوید،ما فقط عطرهای بفروش را داریم، عطرهای خاص را باید از مغازه بخرید! البته در خاص بودن لاولی شکی نیست، هر عطری که نمی‌تواند آدم بکشد! اما آخرین فروشنده دوره‌گرد برخورد منحصر به فردی دارد.تا می‌گوییم لاولی،سرش را تکان می‌دهد که یعنی می‌دانم چه می‌گویی.هیجان ما را که می‌بیند، می‌گوید اسمش را شنیده و می‌داند خوشبو است،اما الان توی بساطش نیست.باید صبر کنیم برود مرز و برایمان بیاورد.بیشتر که صحبت می‌کنیم،اما معلوم می‌شود اصلا از ماجرا خبر ندارد و فقط خواسته برای خودش مشتری بسازد!  

 

باید دنبال شبنم بگردیم

 

یکی،دو سالی می‌شود که بحث درباره برچسب شبنم بالا گرفته. شبنم اسم طرحی است که بر اساس آن تمام کالاهای وارداتی باید یک شناسنامه یا در واقع بارکد داشته باشند تا معلوم شود از کجا وارد شده‌اند و به دست چه کسی می‌رسند.البته این طرح قرار است اول برای  لوازم خانگی، لوازم رایانه ای،‌گوشی تلفن همراه، تجهیزات پزشکی، لوازم بهداشتی، مصالح ساختمانی و اسباب بازی‌ها اجرا شود و در مرحله بعد برای تمام کالاهای وارداتی.با این طرح کالاها به راحتی قابل پیگیری هستند و جلوی قاچاق کالا گرفته می‌شود. شاید هر کسی فورا به این فکر کند که خیلی زود برچسب جعلی شبنم هم به بازار می‌آید و این طرح نمی‌تواند جلوی قاچاق کالا را بگیرد اما مسئولان می‌گویند این برچسب یک هولوگرام امنیتی خاص دارد و جعل آن راحت نیست.از تیر ماه امسال هم هر کالای وارداتی بدون برچسب، قاچاق محسوب می‌شود. اینها را که بگذاریم کنار هم، از نگرانی درباره «لاولی‌»‌های بعدی کم می‌شود اما باز هم باید مراقب بود.اما تا قبل از اجرای کامل طرح،اگر احیانا لاولی یا هر عطر مشکوک دیگری به دست‌تان رسید، در شیشه را هم باز نکنید چون لازم نیست حتما از عطر استفاده کنید تا مواد سمی آن در هوا پخش شود و حتی باز کردن در هم ممکن است خطرناک باشد.



یک روش جدید کلاهبرداری


دو تجربه از یک روش جدید
کلاهبرداری و «گوش بری» !!








  • دو سه ماه پیش ، یکروز نزدیک ظهر در خیابان پردیس (ملاصدرا) در حال رانندگی بسمت جنوب بودم و طبعاً در اون خیابان باریک ، نمیتونستم سرعت زیادی داشته باشم ! در همون حال ، مردی رو دیدم که از روبرو (درجهت مخالف رانندگی من ) در سواره رو و در فاصله تقریبا دومتری از مسیری که من رانندگی میکردم ، درحال مکالمه با تلفن همراهش ، داره بسمت شمال میاد . وقتی که با همون فاصله حدود دوسه متری از اون رد شدم ، صدای «تق» بلندی شنیدم ، و وقتی با تعجب به آینه بغل نیگا کردم ، مردک رو دیدم که خم شد و از زمین چیزی رو برداشت ! (که از قرار موبایلش بود که به ماشین من کوبیده بود !)
بدون توجه و جدی گرفتن موضوع ، براه خودم ادامه دادم و رفتم داخل پارکینگی که اونجا بود و پارک کردم . وقتی داشتم در ماشین رو قفل میکردم ، دیدم همون مرد ، درحالی که مچ دست «بادکرده(!)» خودش رو گرفته ، پیداش شد ! با حالتی مظلومانه و دردآلود بمن گفت : آقا ! زدی منو ناقص کردی ، حتی توقف نکردی ببینی چی شده ؟!! من که خیلی تعجب کرده بودم ، گفتم : من ؟ ولی شما که با ماشین من بیشتر از دومتر فاصله داشتی ! گفت : ایناها ! نیگا کن ! آینه ت خورد به مچ دستم و داغونم کرد ! (قد و قواره آقاهه کوتاه و در اون حد نبود که مچش به آینه من بخوره !!) همون موقع یکنفر هم از راه رسید و شهادت داد که «آقا راست میگه ! من دیدم شما زدین بهش و رفتین !» خب ! سناریو دیگه تکمیل شده بود ! خلاصه اینکه . . . سراغ درمونگاهی در اون نزدیکی رو گرفت که من آدرس بیمارستانی در ملاصدرا را نشون دادم ، ولی اون گفت که باید تو هم بیای ! وقتی گفتم من برای چی ؟ گفت : خب ! این 70-80 تومن (منظور هزار تومنه)  هزینه ش میشه ، من که نمیتونم همشو بدم ! اقلاً  50 تومنشو شما بده ، منم باقی شو میذارم و درمونش میکنم !!
چون کار واجبی توی مجتمع قضائی داشتم و خیلی عجله داشتم که بموقع برسم ، با اکراه و بی میلی ،  و برای کم کردن شر یارو و رسیدن به کارم ، ناچارشدم تن به خواسته ش بدم و پول رو دادم و درحالی که بشدت احساس مغبون شدم میکردم ، به کارم رسیدم !!
  • هفته گذشته ، روز 5 شنبه در خیابان برزیل داشتم میرفتم بسمت جنوب که برم تو کردستان ، بازهم همون صدای «تق» . . . و مردی که توی آینه دیدم دستش رو گرفتـه و . . . . ایضـا بقیه قضایا تکرار شد !
به راه خودم ادامه دادم ، ولی توی آینه دیدم که بلافاصله یک پراید از پارک دراومد و «آقا» رو سوار کرد و اومدن دنبال من ! انگار که میدونستن من توقف نمیکنم !
منو تا کردستان تعقیب کردن و بالاخره علامت دادن که بایستم ! وقتی که توقف کردم ، راننده پراید پیاده شد و اومد و با همون لحن مظلومانه ، از اینکه به دوستش "زدم و رفتم " گله کرد و گفت که دست دوستش بادکرده ! اولش فکر کردم "همون مرد" دفعه قبلیه ! تو دلم گفتم حتماً این حقه رو "یه دور" روی همه امتحان کردن که دوباره نوبت من شده !! ولی وقتی رفتم جلو دیدم نــه ! یکی دیگه س !! دوباره همون داستان و مچ دست بادکرده و همون حرفا . . .  ولی این دفعه دیگه من دستشون رو خونده بودم ! چون حساب کردم این یارو هم قد و قواره اش جوری نیست که مچ دستش به آینه ماشین من بخوره ! و آینه من حدود آرنج اون میشه ! وقتی که سراغ درمونگاه رو گرفت ، من داشتم تو ذهن خودم آدرس پاسگاه پلیس رو پیدا میکردم ! و وقتی گفت که هزینه «آتل» و درمان حدود 100 هزارتومان میشه (حتماً نرخ تورم را خیلی بیشتر از حد اعلام شده حساب کرده بود !! ) و از من خواست که یا بدهم و یا ببرمش درمونگاه ، با کمال عصبانیت و با خشونت گفتم :  اِ . . . اینجــوریه ؟؟ خیـلی خب ! بشین بیا دنبـال من! اول میبرمتون پیش پلیس ، بعدش میریم درمونگاه !! و راه افتـادم ! ولی وقتی به اولین خروجی ، که بطرف پاسگاه پلیس ملاصدرا – چهارراه شیراز میرفت  پیچیدم ، توی آینه دیدم که «آقایـون» ، مستقیم رفتن و زدن به چاک ! گویا از خیر (شایدم شــرّ  لو رفتن  ) این یه فقره گذشتن و رفتن دنبال طعمه دیگه ای که قضیه براش نا آشناس ! و بقول معروف «عطای مـرا به لقایم بخشیدند !»
خواستم این تجربه شخصی را بهمه دوستان بگم ، تا گول اینجور شیادان و کلاهبرداران «مبتکر (!)»  را نخورین !
 
لطفا به همه دوستان اطلاع بدین که دست اینجور آدما رو بشه !

معادل فارسی ۲۱ واژه غیر فارسی


فرهنگستان زبان و ادب فارسی



۲۱واژه فارسی را برای معادل غیرفارسی آنها که به طور متداول استفاده می‌شود، تصویب کرد که استفاده از آنها با امضای رئیس‌جمهوری لازم‌الاجرا است.





در جدیدترین مصوبات گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان برای تعدادی واژه غیرفارسی جایگزین فارسی تعیین و تصویب شده است که با توجه به اینکه این مصوبات به امضای رئیس‌جمهور می‌رسد لذا لازم‌الاجرا است.

  •  آب درمانی به جای «هیدروتراپی»
  • بازگشت (ظهور مجدد علائم بیماری) به جای «ریلاپس»
  • حمام آفتاب به جای «سولاریوم»
  • سراچه به جای «سوئیت»
  • سه‌گانه به جای «تریلوژی»
  • کفی به جای «تریلر»
  • مزرعه‌سرا به جای «فارم هاوس»
  • نابهنجار به جای واژه «آنرمال»



  • نظام شایسته‌گرا به جای «مریت سیستم»
  • شایسته‌سالاری به جای «مریتوکراسی»
  • ورزمان به جای «ماساژ»
  • اژدر(نوعی سلاح انفجاری) به جای «تورپیدو»
  • افسردگی به جای «دپرشن»
  • افسرده به جای واژه «دپرس»


  •  افشانک به جای «نازل nozzle»
  • بیش‌فعال به جای «هایپر اکتیو»
  • تنش به جای «تنشن tension»
  • عوام‌گرایی به جای «پوپولیسم»
  • عوام‌گرا به جای «پوپولیست»
  • مردم‌سالاری به جای «دموکراسی»
  •  رتبه بندی به جای «رنکینگ»


از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تصویب رسیده است

ثبت نام کنید و یک Iphone4 برنده شوید

سایت اکازیون




با ثبت نام در این سایت می تونید تو قرعه کشی یک دستگاه Iphone4 شرکت کنید .. پس وقت رو از دست ندید 13 روز تا شروع قرعه کشی بیشتر وقت ندارید ..




ثبت نام کنید







اکازیون چیست؟




وب‌سایت اکازیون یکی از پیشروان صنعت خرید گروهی در ایران است که با بکارگیری ابزارهای نوین و منحصر به فرد بازاریابی اینترنتی سعی در ایجاد یک مدل کسب‌وکار برنده_برنده از یک سو برای صاحبان کالا و خدمات و از سوی دیگر برای مشتریان و خریداران دارد. اکازیون با گرد هم آوردن متخصصان و کارشناسان در حوزه‌های مدیریت، بازاریابی، تجارت الکترونیک و IT کسب و کار شما را چه کوچک و چه بزرگ با معجزه خرید گروهی رونق می بخشد. از طرف دیگر تخفیفهای باورنکردنی و صرفه بالای اقتصادی در کالاها و خدمات عرضه شده حتی از دید سختگیرترین مشتریان نیز پوشیده نخواهد بود. اکازیون همواره بر روی برنده_برنده بودن این مدل کسب‌و‌کار نوپا تاکید داشته و خواهان جلب رضایت کامل فروشنده و مشتری است.




ثبت نام کنید




معمر قذافی ساقط شد

معمرقذافی ساقط شد


   من بزرگ حکمای عرب و شاه شاهان قاره آفریقا و امیرالمومنان مسلمانان جهان هستم مقام من اجازه نمی‌دهد در سطح شما باشم.


بعد از 3 ماه جنگ انقلابیون لیبی پیروز شدند تا قذافی را از پای دربیاورند



قاتلان مرد آهنین دستگیر شدند


قاتلان مرد آهنین دستگیر شدند


د
۳ جوان که سن آنها ۱۸ تا ۱۹ سال است در پی قتل روح‌الله داداشی دستگیر و بعدازظهر روز گذشته به قتل قوی‌ترین مرد ایران اعتراف کردند.
۲ نفر از این ۳ متهم پس از فرار از محل جنایت، در منطقه شاهین‌ویلا و مهرشهر دستگیر شدند. با انتقال این دو جوان به پلیس آگاهی، آنها اعتراف کردند عامل جنایت دوست ۱۹ ساله آنهاست که قصد فرار از استان تهران را دارد. در پی این اعترافات، ماموران بعدازظهر دیروز ـ دوشنبه ـ عامل اصلی این جنایت را نیز دستگیر کردند.
حادثه ساعت ۲۵/۲۲ روز شنبه در خیابان پونه در حصارک کرج اتفاق افتاد و پس از درگیری ۳ سرنشین یک دستگاه خودروی پراید مشکی رنگ با روح‌الله داداشی و فردی که او را همراهی می‌کرد، عامل جنایت با چاقویی که در دست داشت به گردن و سینه قوی‌ترین مرد ایران ضربه زد و سپس هر ۳ نفر از محل متواری شدند.
در پی این حادثه، حاضران در محل روح‌الله داداشی را به بیمارستان شهید مدنی کرج انتقال دادند که به علت شدت جراحات، وی جانش را از دست داد.
با گزارش حادثه به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ و حضور ماموران در بیمارستان، موضوع به بازپرس رضایی در شعبه ۲۱ دادسرای جنایی کرج گزارش شد و با دستور قضایی، پرونده در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت. با شروع تحقیقات، یکی از شاهدان عینی، شماره خودروی مهاجمان را در اختیار ماموران قرار داد. با استعلام شماره خودرو از سامانه پلیس، و شناسایی مالک آن، ماموران چند ساعت بعد ابتدا ۲ نفر از مهاجمان و بعدازظهر دیروز نیز سومین متهم را دستگیر کردند.

اعتراف به جنایت

بنابراین گزارش، هر ۳ متهم بعدازظهر دیروز با اعتراف به درگیری عنوان کردند، داداشی را نمی‌شناختیم. ما به دلیل ترافیک با هم مشاجره کردیم و زمانی که داداشی از خودرو بیرون آمد، او را با چاقو مجروح کردیم و متواری شدیم.
در پی این اعترافات، بازپرس رضایی با صدور قرار بازداشت موقت برای هر ۳ متهم، آنها را برای بررسی سوابق و بازسازی صحنه جنایت در اختیار پلیس آگاهی قرار داد.
سردار علیرضا اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان‌های تهران و البرز ضمن اشاره به این حادثه گفت: در تحقیقات مشخص شد سومین متهم پرونده ـ که از دیگر دوستانش بزرگ‌تر است ـ عامل اصلی این حادثه بوده است. تحقیقات نشان داد،‌ هنگام مشاجره و درگیری، داداشی که فردی آرام و نرم‌خو بود، سعی می‌کند با سعه‌صدر و بدون درگیری موضوع را پایان دهد؛ اما در این هنگام یکی از متهمان با شیء برنده‌ای که در دست داشت به وی نزدیک می‌شود و این حادثه رخ می دهد.

فقر تربیتی

سرهنگ غنی‌لو، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی در ارتباط با آخرین پیگیری‌های پرونده گفت: با دستگیری هر ۳ متهم، در حال حاضر تحقیق در این زمینه ادامه دارد و از همان دقایق اولیه سرهنگ اصلانی، فرمانده انتظامی کرج و سردار اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان تهران و البرز این موضوع را به صورت ویژه پیگیری می‌کردند.
با دستگیری ۳ متهم پرونده که سن آنها ۱۸ و ۱۹ سال است، عنوان کرده‌اند درگیری و جنایت صرفا تصادفی بوده و آنها هیچ شناختی از قوی‌ترین مرد ایران نداشته‌اند. اعتراف این ۳ متهم که فقر شدید تربیتی و فرهنگی دارند، نشان می‌دهد برخلاف برخی شایعات، این جنایت با تصمیم قبلی نبوده است که در حال حاضر تحقیق در ارتباط با زوایای مختلف پرونده ادامه دارد.

خاکسپاری مرد آهنین



با دستگیری ۳ متهم پرونده قتل قوی‌ترین مرد ایران، روز گذشته پیکر وی با حضور هزاران نفر از مردم، ورزشکاران و تعدادی از مسوولان از مقابل منزلش در حصارک کرج تا محل امامزاده محمد تشییع و در صحن اصلی این امامزاده به خاک سپرده شد.



عکس-های-دیده-نشده-از-روح-الله-داداشی ادامه مطلب


فیلم دلخراش صحنه قتل مرحوم روح الله داداشی

ادامه مطلب ...

ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران در گذشت

ناصر حجازی اسطوره فوتبال ایران و تیم استقلال تهران در گذشت ..

خدایش بیامرزد


ناصر حجازی




بیژن پاکزاد در گذشت

مرگ بیژن پاکزاد طراح مشهور لباس



بیژن پاکزاد زاده شده در 15 فروردین در تهران یک طراح و تولیدکننده سرشناس ایرانی - آمریکایی لباس‌های مردانه و عطر است. او معمولاً به نام بیژن شناخته می‌شود.

بیژن در سال ۱۳۵۲ به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۷۶ میلادی فروشگاه ویژه خود را در رودئودرایو واقع در بورلی هیلز افتتاح کرد. بازدید از این فروشگاه تنها با داشتن وقت قبلی امکان پذیر است. مجله Vanity Fair در سال ۱۹۸۹ نام بیژن را در لیست شیک‌پوش‌ترین‌های جهان خود قرار داد.

او برای بسیاری از افراد سرشناس جهان مانند باراک اوباما، جرج دبلیو بوش، آرنولد شوارتزنگر، تام کروز، شهرام ناظری، جان کری، آنتونی هاپکینز،طراحی لباس انجام داده

بیژن, در 26 فروردین 1390 در محل کارش در خیابان رودئو در بورلی هیلز دچار سکته مغزی شد و زندگی را رها کرد.



بیژن پاکزاد و جرج دبلیو بوش

ابراهیم تاتلیسس خواننده‌ی مشهور ترکیه‌ای ترور شد

ابراهیم تاتلیسس خواننده‌ی مشهور ترکیه‌ای ترور شد


ابراهیم تاتلیسس خواننده مشهور ترکیه‌ای در محله شیشلی استانبول از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفت و ترور شد. به گزارش وب سایت «سی ان ان ترک» حال عمومی این خواننده مشهور ترکیه‌ای بسیار وخیم گزارش شده و پزشکان 24 ساعت آینده را برای زنده ماندن وی پس از این ترور حیاتی اعلام کرده اند. بنا به اعلام پزشکان، گلوله از پشت وارد جمجمه ابراهیم تاتلیسس شده و از قسمت جلوی سر او خارج شده است . پزشکان اعلام کرده اند که اولویت نخست آنها جلوگیری از خونریزی است. پس از یک عمل جراحی ۵ ساعته پزشکان اعلام کرده اند که ممکن است حتی اگر تاتلیسس از این ترور جان سالم به در برد ، احتمال دارد باقی عمر خود را فلج باشد. تاتلیسس شب گذشته و هنگامی که پس از ضبط برنامه تلویزیونی مشهور خود "ایبو شو" از کانال تلویزیونی "بیاض تی وی" خارج می‌شد هدف این حمله قرار گرفت.

جشنواره فیلم فجر

جشنواره بین المللی فیلم فجر





اسامی برندگان سیمرغ به این شرح است:

سیمرغ بلورین بهترین فیلم سینمایی: جرم (به تهیه‌کنندگی مسعود کیمیایی)
سیمرغ بلو...رین بهترین کارگردانی: اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد: مهدی هاشمی (آلزایمر و آقا یوسف)
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن: ویشکا آسایش (ورود آقایان ممنوع)
سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد: حامد بهداد (جرم)
سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن: مهناز افشار (سعادت آباد)
سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس: ایرج رامین‌فر (جرم)
سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری: اسحاق خانزادی (جرم)
سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن: کارن همایونفر (جرم)
سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری: محمود کلاری (جدایی نادر از سیمین)



گدای حنجره‌طلایی یک‌شبه ستاره شد

یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی، گدای حنجره‌طلایی را یک‌شبه ستاره کردن


یوتیوب، بار دیگر ستاره‌سازی کرد! «تد ویلیامز»، آدم بی‌خانمانی است که به واسطه یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی، یک‌شبه ستاره شده است.

به تازگی یک فیلمبردار با ویلیامز که متولد بروکلین است و در گوشه یک بزرگراه گدایی می‌کرد، مصاحبه کوتاهی انجام داد.

دیروز این مصاحبه در یوتیوب به ناگهان پربیننده شد، طوری که در عرض تنها ۲ روز، بیش از هشت میلیون و هفتصد هزار نفر این ویدئو را تماشا کرده‌اند. اگر این ویدئو را ببینید، تصدیق می‌کنید که صدای ویلیامز از مشهورترین گویندگان رادیو و تلویزیون، چیزی کم ندارد.



مشهور شدن این ویدئو تا حد زیادی مدیون یکی از کاربران Reddit است که بعد از اینکه در رادیوی محلی در مورد این مصاحبه شنید، آن ویدئو را در شبکه اجتماعی Reddit ، داغ کرد.

اما مشهور شدن تد ویلیامز ، منحصر به داغ شدن ویدئویش در یوتیوب نشد، بالافاصله کاربران Reddit و فیلمبردار به این فکر افتادند که از این فرصت استفاده کنند و کاری برای وی دست و پا کنند تا او بتواند روی پاهایش بایستد.

نتیجه این کار آتها شگفت‌انگیز بود! در عرض یک روز و نیم، به ویلیامز ۷۰ تا ۸۰ کار پیشنهاد شده است. رادیوهای ملی و شوهای معروف تلویزیونی و صاحبان صنایع به او پیشنهاد کار داده‌اند، آنها قصد دارند از صدای او برای خواندن متن آگهی‌ها استفاده کنند، حتی خواننده‌های هم پیدا شده‌اند که به او پیشنهاد کرده‌اند، تعدادی ترانه را با همراهی هم بخوانند. به علاوه به او پیشنهاد کارتمام‌وقت در چند شبکه رادیویی شده است!

حالا تد ویلیامز آنقدر مشهور شده است که در رادیو و نشریات کاغذی و تلویزیون مرتبا نامش شنیده می‌شود.

او حتی به شوی معروف تلویزیونی شبکه CBS‌ یعنی Early Show هم رفته است و در آن در مورد زندگی خود و چگونگی گرفتار شدنش به الکل و مخدر هم گفته است. ویلیامز خوشبختانه دو سال است که اعتیاد خود را کنار گذاشته است. او قصد دارد برای دیدار مادر ۹۲ ساله‌اش بعد از مدتها به بروکلین برود.


اما باشگاه ورزشی معروف کلیولند کاوالییرز و حامی مالی‌اش Quicken Loans هم به ویلیامز پیشنهاد کار داده‌اند و قصد دارند از همان ابتدا مسکنی را هم در اختیار او قرار بدهد.


اولین مصاحبه حبیب محبیان پس از حضور در ایران


تنها در چند اثرم هنجار شکنی وجود داشت!
تبدیل ایران به قدرت بلامنازع باعث فخر ایرانیان است/اوایل انقلاب احساس این بود که فضای مناسبی برای اجرای موسیقی میسر نیست/چه شد تصمیم برای بازگشت گرفتید؟فشار غربت و علاقه شخصی به وطن و تشویق همسر و فرزندم برای زندگی در ایران./ببینید من هیچگاه به دنبال ابتذال نبوده ام حتی قبل از انقلاب در طول این سی سال هم تلاش کرده ام هیچگاه از معیارهای اصولی موسیقی کلاسیک و فاخر و فرهنگ اصیل ایرانی خارج نشوم ...
حبیب محبیان خواننده لس آنجلسی که از مدتی پیش به لطف برخی توانسته در ایران حضور پیدا کرده و علاوه بر زندگی اقدام به ضبط آلبوم نیز کرده است، اولین مصاحبه خود را البته به صورت رایگان انجام داد.

 این خواننده که پس از انقلاب از ایران خارج شده بود اکنون به همراه خانواده خود در تهران ساکن بوده و مشغول فعالیت می باشد.

بنابراین گزارش؛ حبیب محبیان در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه «راه مردم» از دلائل رفتن خود از ایران و زندگی اش در ینگه دنیا و علت بازگشتش به ایران گفته است.

حبیب گفته درباره نظام جمهوری اسلامی گفته است: نظام با ابتذال مخالف است نه با موسیقی و هنر؛ آنهایی که سودای رفتن دارند بدانند آنجا خبری نیست هیچ کجای دنیا کشور خود آدم نمی شود از فضایی که در ایران برای کسانی که بخواهند به اصل خویش برگردند بوجود آمده و از لطف مردم و مسئولان تشکر می کنم.

تبدیل ایران به قدرت بلامنازع باعث فخر ایرانیان است

از مدتها قبل زمزمه بازگشت حبیب محبیان معروف به حبیب در محافل مختلف مطبوعاتی و رسانه ای به خصوص سایت های خبری مطرح شده است که ابتدا با رضا رشیدپور مجری صدا و سیما در سایت شخصی اش همراه با عکس مشترکش با وی این خبر را اعلام کرد که بدنبال آن این خبر در بسیاری از سایت ها منعکس شد.در این میان سایت های مختلف و مراجع رسمی دولتی اظهار نظرهای مختلفی را اعلام نموده اند،همانند اینکه آقای حبیب محبیان تقاضای کنسرت در تهران نموده است ولی مسئولین هنری وزارت ارشاد طی اظهار نظری اعلام داشتند تقاضای مجوز آلبوم موسیقی حبیب در دست بررسی دارند.

روزنامه «راه مردم» به منظور اینکه به ابهامات ،تکذیب ها و تایید های افراد و مراجع مختلف پایان دهد، مصاحبه ای چالشی با آقای حبیب محبیان انجام داده است که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
 
  • آقای محبیان بفرمائید چه شد که بعد از  ‌یک فاصله طولانی به ایران بازگشتید؟
حس ایران دوستی در وجود من شعله می کشید.مدتها بود که با خودم کلنجار می رفتم اما هر بار که تصمیم گرفتم یک مشکل خانوادگی و روزمرگی پیش می آمد.و مانع می شد تا اینکه یک باره همه چیز را کنار زدم و قصد دیار کردم.
  • شما که وطن دوست بودی چرارفتی؟
اوایل انقلاب احساس این بود که فضای مناسبی برای اجرای موسیقی میسر نیست من هم با شدت علاقه ای که به کار آهنگ سازی و خواندن داشتم تصمیم به رفتن گرفتم اما باید به جرات بگویم که متأسفانه آن مدینه فاضله خیالی 15سال مرا از علایقم یعنی موسیقی دور و خانه نشین کرد.جالب اینکه بدانید در این مدت از دو جنبه زجر می کشیدم یکی فاصله از مملکت خود و دیگری از موسیقی.

  • چه مدت در آنجا کار موسیقی انجام ندادید؟
حدود پانزده سال در منزل درگیر فعالیت های اقتصادی بودم و برای خودم آهنگ می ساختم اما پس از آن با دیدن مشکلات موسیقی های موجود تصمیم گرفتم مجددا کارهای خود را ارائه دهم.

  • با این روحیه فکر نمی کنیددیر تصمیم به بازگشت گرفتید؟
شاید.اما زندگی در غربت گرفتاری ها و مشکلات خاص خودش را دارد.

  • چه شد تصمیم برای بازگشت گرفتید؟
فشار غربت و علاقه شخصی به وطن و تشویق همسر و فرزندم برای زندگی در ایران.اما مستحضر هستید از بین بردن زندگی که با آن همه سختی و مشقت در آمریکا درست کردم به شدت و ریسک پذیر بود. من برای رسیدن به اهدافم ضررهای زیادی متحمل شده ام اما اینبار بالاخره با هر دشواری که بود توانستم تمام زندگی خود را در آنجا رها کرده و به سمت اصالت واقعی خود یعنی کشورم بازگردم،ضمنا متوجه شدم که حاکمیت نظام با هنر و موسیقی مخالف نیست بلکه با ابتذال و دور شدن از فرهنگ مردم مخالف است.

ایران و زندگی در آن با تمام خاطرات و فرهنگ و عقاید دینی و مذهبی در واقع شروع دوباره زیستن پس از سه دهه دوری و غربت است که برای من لذت و شیرینی وصف ناپذیر عجیبی به همراه دارد.

  • تعبیر و نگاه سی ساله شما نسبت به ایران چیست؟
مردم دوست داشتنی ایران همیشه لبریز از احساس ،محبت و مهربانی هستند در هیچ کجای دنیا این زندگی سراسر عاطفه و نوع دوستی و باهم بودن را ندیدم.اراده قوی این ملت واقعا غرورآفرین است. باور کنید ایران به یک قدرت بلا منازع تبدیل شده است .این باعث فخر ایرانیان است.

  • یعنی ورود شما به این دلایل بستگی داشت؟
بلی،اما مسائل دیگری هم دخیل بود از جمله تهاجم بی منطق و مبتذل به فرهنگ و به ویژه موسیقی ایرانی .متأسفانه هر چند وقت یکبار متوجه می شدم که فلان خواننده بعد از کسب شهرت در ایران از کشور خارج شده و به کشورهای دیگر و شبکه های ماهواره ای پناه می برند.من برگشتم تا به آنهایی که سودای رفتن دارندثابت کنم که آنجا خبری نیست هیچ کجای دنیا کشور خود آدم نمی‌شود.

  • حالا که برگشتید قصد دارید مجددا به عالم هنر برگردید؟
فعلا بدنبال آرامش زندگی و لذت بردن از موهبت معاشرت با مردم بزرگوار و صمیمی و آداب و رسوم ارزشمندی که مدتها با آن فاصله داشته ام ،هستم.از آنجا که من هم مثل همه ایرانیان متعلق به این سرزمین هستم ،چنانچه بتوانم خدمتی در جهت رشد و شکوفایی موسیقی کشورم داشته باشم با کمال میل ادای دین می کنم البته در این مدت حدود یکسالی که در ایران هستم تقاضای همکاری در زمینه هنر را در چارچوب‌قوانین و مقرارت کشور داشته ام.

  • یعنی برای فعالیت مشکلی ندارید؟
ببینید من هیچگاه به دنبال ابتذال نبوده ام حتی قبل از انقلاب در طول این سی سال هم تلاش کرده ام هیچگاه از معیارهای اصولی موسیقی کلاسیک و فاخر و فرهنگ اصیل ایرانی خارج نشوم بنظرم همیشه نحوه فعالیت من با بقیه متمایز بوده . شماسابقه کارهای من را ملاحظه کنید. من همیشه و در هر حالتی با عقاید و باورهای خودم زندگی کردم . من این حرف را برای اینکه به ایران آمدم نمی زنم بلکه در طول این سی سال گذشته کارنامه ام کاملا واضح و روشن است.وقتی که طی سالهای قبل آثاری در مورد رزمندگان ،امام علی (ع)،عید غدیر و چندین قطعه مذهبی دیگر که خواندم در ایران نبودم که گفته شود بخاطر اینکه تأییدی بگیرم آنها را اجرا کرده ام. در واقع اجرای این کارها صرفا‌ به خاطر اعتقادات من بوده ،در عین حال از فضایی که در ایران برای کسانی که بخواهند به اصل خویش برگردند.بوجود آمده و از لطف مردم و مسئولان تشکر می‌کنم.


  • آیا این اواخر کار جدیدی از خود ارائه کرده اید که از طرف شبکه های تلویزیونی پخش شده باشد؟

نه به هیچ وجه . الان حداقل بالغ بر 2سال است که هیچ همکاری نداشته و اساسا‌من با هیچ شبکه ای قرار دادی ندارم و رسما‌به همه شبکه های ماهواره ای اعلام کرده ام موافق پخش برنامه هایم در آن شبکه‌ها نیستم . اما علی رغم این اقدام ممکن است شبکه ای این درخواست را رعایت نکرده باشد که متقابلا‌ من هم باید راهکارهای قانونی عدم پخش آثارم را در آن شبکه ها پیگیری کنم.

  • اما کارهایی که از شما مطرح می کنند که با برخی ارزش های مورد قبول مردم همخوانی ندارد در این رابطه چه توضیحی دارید؟

همانطور که اشاره کردم من شخصا تاکنون تلاش کرده ام در آثارم هنجارشکنی نشود و سعی کرده ام  ارزش های مورد قبول مردم را رعایت کنم اما از جانب تهیه کننده یا طرف قرار دادم متاسفانه ممکن است تنها در چند اثر (از مجموعه حدود 130اثر تولید شده‌)این موضوع رعایت نشده باشد که این کار صرفا‌ توسط قرار دادم بوده و این تنها به فضای نامناسب لس آنجلس بر می گردد و اینجانب در آن نقشی نداشتم . در واقع اثر خریداری شده به نحوی میکس شده که برای فروش در شبکه های ماهواره ای جذاب باشد و این کار به من ربطی نداشته است .در عین حال جا دارد که از این بابت از مردم عزیز عذر خواهی کنم ،اما همانطور که در محتوای روند کلی تولیدات من مشخص می باشد در اکثریت قریب به اتفاق در کار‌هایم من این مراقبت و حساسیت وجود داشته است . زیرا همیشه خود را پایبند ارزش‌های ملت خوب و با صفای خودم می دانم مضاف بر اینکه کارهایی نیز قبل از انقلاب اجرا کرده ام که محتوای مذهبی داشته است.

  • شما در حال حاضر با این سابقه چه پیغامی برای نسل جدید این هنر دارید؟

در موسیقی و محتوای اشعار سلامت نفس و احترام به ارزش های انسانی و فرهنگی کشور قبل از هر چیزمهم است .نسل جدید باید بداند موسیقی یک زبان انتقال فرهنگ است.پس در انتخاب شعر ،آهنگ و اجرا باید دقت عمل داشته باشند زیرا یک هنرمند از توانایی وجودی و ذاتی خود بر خواسته و تنها اثر اوست که ماندگار است. پس در تولید آن دقت عمل اجتناب ناپذیر است و باید تلاش کنیم که فرهنگ اصیل خودمان را تولید و با زیبایی هر چه بهتر منتقل کنیم.

دو خواننده خارج نشین، بیژن مرتضوی و معین در تهران حضور دارند.

دو خواننده خارج نشین، بیژن مرتضوی و معین در تهران حضور دارند.

 به نقل از خبرآنلاین، دو خواننده لس آنجلس نشین، طی هفته های گذشته به تهران آمده اند و دیدار با یک مقام ارشد دولتی را در برنامه دارند.



http://static.kodoom.com/img/8/8/L5ERZAG.jpg    

معین روز چهارشنبه هفته گذشته برای نخستین بار وارد تهران شده است و بیژن مرتضوی نیز ویلایی در شمال کشور دارد.


 


پیش از این حبیب محبیان، دیگر خواننده مقیم امریکا با خانواده اش به تهران آمد و پس از دیدار با همان مقام دولتی، ضمن سکونت دایم در تهران، درخواست هایی برای مجوز کنسرت و آلبوم نیز ارایه داد.