همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

ملی شدن صنعت نفت

بوی عیدی , بوی نفت

 

 

58 سال قبل یک عده آن قدر شور و انرزی داشتند که حتی روز آخر سال هم مجلس تشکیل دادند ; هیچ کدامشان اصلا حواسشان به لباس نو و آجیل و شیرینی شب عید نبود.فقط یک چیز مهم بود ; نفتی که هم سرمایه بود و هم باعث دردسر

دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران به موجب این امتیازنامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش نفت , گاز طبیعی و قیر و موم طبیعی در تمام وسعت ممالک ایران در مدت 60 سال از تاریخ امروز را به ویلیام ناکس دارسی از سوی انگلیس را اعطا می نماید.معادن نفت شوشتر و قصر شیرین و دالکی بندر بوشهر نیز به این شرکت اهدا می شوند.مظفرالدین شاه علیل وقتی که پای این برگ را مهر می کرد حتی روحش هم خبر نداشت که دارد چه خیانتی را انجام میدهد.

در زمان نهضت ملی شدن نفت, اصل حرف منتقدان این بود ; ملی شدن یک صنعت بدون پشتوانه فنی بی معناست.این همان بلایی بودکه به محض ملی شدن صنعت نفت سر ما آمد; مصدق ماند و دولت بی نفت.انگلیسی ها اعتصاب کردند و بعد هم کودتا شد و جریان باز برگشت به اول خط.اما یک نکته مهم وجود دارد; دیگر انگلیس صاحب نفت ایران نبود.

گرچه باز هم سهم ایران خیلی کم بود اما لااقل ایران می دانست چقدر از نفتش به یغما می رود! این حاصل تلاش همه مردم بود.وقتی صنعت نفت ملی شد تنها پشتوانه اجرایی آن مردم بودند.مردمی که به منافع انگلیسی ها حمله کردند و آنقدر به آنها فشار آوردند تا مجبور شدند بپذبرند که باید تنها پیمانکار باشند نه کارفرما.

 

ایران کجای نفت قرار دارد؟

تولید کننده بزرگ,مصرف کننده بزرگتر

 

ایران دومین دارنده ذخایر نفت خام جهان است اگر منابع غیر رسمی نفت خام کانادا را در نظر نگیریم .

10 درصد نفت خام جهان در ایران قرار دارد.ایران چهارمین تولید کننده نفت در جهان و دومین تولی کننده در اوپک است.ایران 5 درصد نفت خام مصرفی جهان را تولید می کند و تمام این ماجرا تنها فقط 101 سال به طول خواهد انجامید.اگر ذخیره جدیدی در ایران کشف نشود.

حوزه های نفتی در ایران به تکنیک های بالابری بازیابی نفت مانند تزریق گاز احتیاج دارند تا به محصول برسند به همین خاطر میزان تولید نفت خام در ایران در طول زمان با کاهش روبروست . به دلیل یارانه انرزی بالا در ایران , مصرف خانگی محصولات نفتی در ایران با رشد بسیار بالایی روبروست.درحالی که در دنیا برای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی , به اندازه 200 تا 300 دلار انرزی نفتی مصرف می شود, در ایران برای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی 800 دلار انرزی نفتی هزینه می شود.

 

عیدی

هر کسی عیدی میخواد بیاد تو...

 

هیچ کس عیدی به این قشنگی تا به حال نگرفته..من که نگرفته بودم..شما رو نمیدونم.

بیایید خودتون می بینید..                                          تکرار واژه

برای همدلی چه کار کنیم؟

روانشناسان معتقدند یاد گرفتن مهارت همدلی به ما کمک می کند تا بتوانیم بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

 

 

خودتو بذار جاش

 

 

می نشینی کنارش.دلت پر پر است. می خواهی درد دل کنی .می خواهی که گوش بدهد.اول دلش برایت می سوزد و یک شوخی بی مزه میکند.بعد می پرد وسط حرفت , نصیحت ات می کند , در موردت قضاوت میکند , تجربه های خودش را می گوید و آخر کار هم حس میکند که خیلی کمک کرده است. بالاخره تو راهنمایی می خواستی و او هم تجربه های گرانبارش را در اختیارت گذاشته.فکر می کنی چرا رفتارش به دلت ننشست.مگر دوست نزدیکت نبود؟مگر با هم همکلاس و همسن و همشهری و هم هزار کوفت و زهره مار دیگه نبودید؟روانشناسان می گویند مشکل از جای دیگری است; او با شما همدل نبوده است.به قول مولانا:

ای بسا هند و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی خوش تر است

 

این که نشد همدلی!

 

ما هم شده ایم مثل این استادهای زبان انگلیسی که می گویند اول ان چیزهایی را که به عنوان کلمه انگلیسی و تلفظ اش کرده اند توی کله تان خارج کنید تا بعد بریم سراغ درس.خیلی ها فکر می کنند همدلی یعنی این چیزهایی که می گوییم نکنید این کارها را!

  • زور نزنید.

بعضی ها که از قضا چندتاییاز این کلاسهای بازاری اموزش ارتباط موثر را رفته اند فکر می کنند که باید صد در صد بتوانند خودشان را جای یک نفر دیگر بگذارند تا همدلی کرده باشند.نه اقا جان اینطور که شما فکر می کنید نیست.اصلا ماهیت ادمها جوری است که هیچ وقت نمی توانند صد در صد یک نفر را درک کنند. البته این عیب انسان نیست.اگر این جور باشد که کاربری سوم همدلی می رود به باد یعنی اینکه تجربه های خود ما هم در یک همدلی به دردبخور باید به کار ایند.

  • نصیحت نکنید.

همین الان فوری بگویم که معنی توصیه اول این نیست که بنشینید نصیحت کنید.نصیحت کردن یعنی اینکه شما خودتان را گذاشته اید در مقام قدرت و طرفتان را در مقام برده .این هیچ بویی از همدلی نمی دهد .نصیحت نکنید.غزت نفس طرفتان را گل نمالید.

  • از تجربه های خودتان نگویید.

بعضی ها اصلا عادتشان این است که هنوز حرف طرف تمام نشده دارند در ذهنشان دنبال تجربه های مشابه خودشان می گردند تا فوری به محض بسته شدن طرف , دهنشان باز شود به گفتن این تجارب گرانبها.من مانده ام که اینها چقدر عمر کرده اند که در مقابل یک نفر تجربه های با ربط و بی ربط دارند!بعضی وقت ها هم که کم می آورند تجربه ها و خواب های دیگران را به عنوان تجربه های مشابه تعریف می کنند.این که نشد همدلی!اصلا اگر طرفتان باهوش باشد می فهمه که نصف حرفهایش رو هم گوش نداده اید و با ذهن خودتان درگیر بودید;چه برسد به اینکه حس هایش را درک کرده باشید.

  • برچسب نزنید.

فوری نروید سراغ طبقه بندی های ذهنی خودتان و مشکل طرف را بگنجانید توی یکی از طبقه ها و راه حل های از پیش تعیین شده بدهید.مشکل هر کس در دنیا منحصر به فرد است و راه حل های منحصر به فرد خودش را دارد.

  • درشت و ریز نکنید:نگویید چیزی نیست,بی خیال,حل میشه.

بابا جان حل نمی شود.اگر می خواست بی خیال شود که مشکلش را به شما نمی گفت .درشتش هم نکنید; خود این بنده خدا به اندازه کافی رنج کشیده , حالا شما هم بگویید " وای چه جور داری تحخمل می کنی ؟ " و " اگه من بودم تا حالا له شده بودم زیر این بار دردی که تو میگی " , درست نیست.خیر سرش آمده پیش شما تا ازمشکلش فاصله بگیرد ; تا هم خالی شود و هم شاید یک راه کوفتی به ذهنش برسد.

  • راهنمایی بیخود ارائه ندهید.

بعضی وقت ها واقعا مشکل طرفتان جوری است که کمکی از دست شما بر نمی آید ; مشکل حقوقی, مشکل پزشکی, مشکل روانی. شما فقط می توانید سنگ صبور باشید و حمایت کنید و پیشنهاد کنید که طرفتان به متخصص امر مراجعه کنید.

 

این شد همدلی

 

این پیشنهاد هایی را که می دهیم یک جورهایی گام به گام است.

  • حس های خودتان را بشناسید.

واقعا تا نفهمید که این حس مبهمی که ریخته توی وجودتان و دارد اذیت تان می کند اسمش دلشوره است یا غمگینی , چطور می توانید بفهمید وقتی طرفتان می گوید که دلشوره دارد چه حالی دارد؟

  • فکر کنید که اگر خودتان بودید الان چه توقعی داشتید:

این کار یکی از بهترین راه های درک توقعی است که طرفتان از شما به عنوان یک همدل دارد ; فقط حواستان به این باشد که دقیقا منظورتان از حرف زدن چیست.بعضی وقتها طرفتان فقط می خواهد حرف بزند که خالی شود, بعضی وقت ها راهنمایی می خواهد و بعضی وقتها مستقیما از خود شما کمک می خواهد.فرق دو تای اول را لااقل حتما باید بدانید , چه عیبی دارد که بپرسید ; بپرسید که " فقط می خواهی خالی شوی یا نظر من را هم می خواهی؟" این جوری تکلیف هردویتان معلوم است.

  • طرف مقابلتان را بی قید و شرط بپذیرید.

اگر همین اول بسم الله شروع کنید که " آره , تو همیشه با رفتارهات مشکل ساز می شی" و " دوباره چه دسته گلی به اب دادی؟" که طرف حرف دلش را به شما نمی زند.شما از همان اول دارید درباره او قضاوت می کنید, دارید می گویید که او مقصر بوده است , دارید سهم تقصیر را 100 به صفر می اندازید گردن او ; بعد توقع دارید که او حس کند که شما همدل او هستید؟

  • به زبان بدن طرفتان توجه کنید.

بعضی وقت ها رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون; سر درونی که هنوز به کلام نیامده .وقتی آدم در مورد بدبختی هایش می گوید و می خندد , این خنده خیلی معنادار است.اینجا همدلی یعنی اینکه شما کاری کنید که او گریه کند.دقیقا یعنی این ; یعنی اینکه او باید احساساتش را بپذیرد و پنهان نکند.شما که آدم همدلی هستید می دانید که آن مصیبت ها خنده دار نیست .طرف مقابلتان هم میداند اما بروز نمی دهد .وقتی شما بگویید که این بدبختی ها که خنده ندارد و ناراحتی خودتان را از مصیبت های طرف نشان دهید , او همدلی شما را کاملا درک می کند.

روزهای اشک و آّه

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و علی ابن موسی الرضا (ع) را تسلیت می گویم.

 

رحلت پیامبر

 

پیامبر اکرم (ص) ازرحلت خود خبرداد.

رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمنسخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلتخود خبرداد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا(ص)را آگاه ساخته بود کهپیامبرهم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى وپیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. در حجهالوداع در هنگام رمىجمرات فرمود: مناسک خود را از منفراگیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم. هرگز مرا دیگردر این جایگاه نخواهید دید. هنگام بازگشت نیز در اجتماع بزرگ حاجیان فرمود: نزدیک استفراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم.

                              

از برخى روایات استفاده مىشود که رسول خدا(ص) در محضر فرشتگان مقرب، على(ع) را وصى خود قرار داد و آنان شاهد بودند، از آن جمله روایتى است که از امام کاظم(ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین فرمود: در شبى از شب هاى بیماری پیامبر(ص) من نشسته بودم و حضرت(ص) بر سینه من تکیه داده بود و فاطمه(س) دخترش نیز حضور داشت. رسول خدا(ص) فرموده بود که همسرانش و سایر زنان از نزد وى بیرون روند و آنها رفته بودند. پیامبر اکرم(ص) به من فرمود: «اى اباالحسن! از جاى خود برخیز و رو به روى من بایست.»

من برخاستم و جبرئیل به جاى من نشست و پیامبر(ص) بر سینه وى تکیه داد و میکائیل در جانب راست پیامبر(ص) بنشست. حضرت فرمود:« یا على(ع) دست هاى خود را بر هم بگذار!»

من این کار را انجام دادم. آن گاه فرمود:« من با تو عهد بسته بودم و اینک آن عهد را تازه مىکنم، در محضر جبرئیل و میکائیل که دو امین پروردگار جهانیانند. یا على! تو را به حقى که این دو بر گردن تو دارند، هر چه در وصیت من آمده است باید به جاى آورى و مفاد آن را بپذیرى و صبر را پیشه خود سازى و بر راه و روش من پایدارى کنى نه روش فلان کس و فلان کس! اکنون هر چه را خدا به تو عنایت کرده است با قدرت پذیرا باش.»

من دست هایم را به روى هم نهاده بودم و پیامبر(ص) دست مبارک خود را بین دو دست من گذاشت، به طورى که گویى بین آن دو چیزى قرار مىداد، سپس فرمود:« من بین دست هایت حکمت و دانش آنچه را برایت پیش خواهد آمد، نهادم، تا چیزى از سرنوشت تو نباشد که از آن آگاه نباشى و هر گاه مرگ تو فرا رسید وصیت خود را به امام پس از خود بگوى، بنابر آنچه من به تو وصیت کردم و همانند من عمل کن و نیازى به کتاب و نوشتهاى نیست.

 

شهادت امام حسن

 

 

هرگز کسی دچار محن چون حسن نشد   

ور شد دچار آن همه رنج و محن نشد

خاتم اگر ز دست سلیمان به باد رفت  

اندر شکنجه ستم اهرمن نشد

نوح نجی‌گر از خطر موج رنجه شد  

غرقاب لُجّه غم بنیاد کن نشد

یوسف اگر چه از پدر پیر دور ماند   

لیکن غریب و بی همه کس در وطن نشد

شمع ار چه سوخت از سرشب تا سحر ولی   

خونابه دل و جگرش در لگن نشد

پروین نثار ماهرخی کانچه شد بر او  

پروانه را ز شمع دل انجمن نشد

حقا که هیچ طایری از آشیان قدس    

چون او اسیر پنجه زاغ و زغن نشد

جز غم نصیب آن دل و الا گهر نبود  

جز زهر بهر آن لب شکر شکن نشد

دشنام دشمن آنچه که با آن جگر نمود  

از زهر بی مضایقه با آن بدن نشد

از دوست آن چه دید ز دشمن روا نبود  

جز صبر، دردهای دلش را دوا نبود

آیة‌الله غروی اصفهانی

 

شهادت امام رضا 

 

 

کعبه‎ی اهل ولاست صحن و سرای رضا    

شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

در صف محشر خدا مشتری اشک اوست   

هر که در اینجا کند گریه برای رضا

کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟    

چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟

بر سر دستش برند هدیه برای خدا      

ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا

زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل   

خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا

نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند     

حیف که خاموش شد صوت دعای رضا

 یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک     

خون جگر جوشد از خشت طلای رضا

از در باب الجواد میشنوم دم به دم       

 یا ابتای پسر، وا ولدای رضا

بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم    

باز دلم در وطن کرده هوای رضا

گر برود در جنان یا برود در جحیم       

بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا

                                                   

   غلامرضا سازگار

 

 

 

 

موریس مترلینگ

 

موریس مترلینگ 

من نمیدانم که به چه مناسبت اموات باید دارای مقام و احترام خاصی باشند.

برای چه وقتی یک نفر مرد تمام خطاها و اشتباهات او را فراموش کرده و در عوض درباره محاسن و مزایای او صحبت می کنند؟!

حتی اگر بعد از مرگ او خیانت ها و گناهان جدیدی از مرده کشف شود باز او را می بخشند.

چرا تا وقتی که کسی نمرده ما آنطور که شاید و باید او را دوست نداریم.

حال خیلی غریب است که ما درباره آنهایی که زنده هستند اینطور رفتار نمی کنیم.

اگر درباره آنها اینطور رفتار می کردیم زندگی ما در این جهان خیلی لذت بخش می شدو بسیاری از مصائب و بدبختی ها از بین می رفت!!!

" موریس مترلینگ "

 

 

 

چه کار کنیم که یک زندگی با ثبات داشته باشیم

حالا میگه نمی خوامت ...

 

 

سازمان ثبت احوال کشور چند وقت پیش اعلام کرد که در شش ماهه اول امسال , 47 درصد از طلاق ها مربوط به زوج هاییبوده که کمتر از 4 سال از ازدواجشان گذشته.

طبق این آمار تقریبا نیمی از طلاق ها مال جوان هایی است که حتی آنقدر با هم زندگی نکرده اند که طعم زندگی مشترک را بچشند.

بنویسید ... بگویی که همه بدانند ... حرف های عشقی مال همان دوروز اول است , بعدش زندگی واقعی می شود و با حرف نمی شود زندگی کرد....

پیاده روی میدان ونک همچنان شلوغ است.زن ها و مردها از در دادگاه بیرون می آیند و پی کارشان می روند.خیلی از آنها , دختر و پسر های جوانی هستند که تا چند ماه یا چند سال پیش هرگز فکرش را هم نمی کردند که روزی گذرشان به اینجا بیفتد اما حالا افتاده است.

حالا بعد از چند ماه و چند سال , برگشته اند به آن پیاده رویی که روزی فقط از عبور میکردند با عمر های گذشته و امید های بربادرفته.کمی آنطرف تر از در یک ساختمان چهار طبقه دختر و پسر دیگری در میان خانواده هایشان بیرون می آیند.بالای ساختمان تابلوی کوچکی خود نمایی می کند; دفتر ازدواج شماره 343.

دختر و پسر و خانواده هایشان از پیاده رو میگذرند, بی آنکه حتی نگاهشان به سر در ساختمان سنگی بیفتد; دادگاه خانواده , شعبه ونک ....

 

چه کار کنیم که یک زندگی با ثبات داشته باشیم

 

چشمان تمام باز

 

چشمان کاملا باز

 

فکر می کنید چرا بعضی زن و شوهر های جوان , این قدر زود به تیپ هم می زنند و زندگی مشترک را بی خیال می شوند؟اینها چند تا نکته به ظاهر ساده است که به تان کمک می کند طرفتان را قبل از ازدواج , با چشم بازتری انتخاب کنید و بعد هم از زندگیتان لذت ببرید.

زحمت جمع آوری این نکته ها را فرهنگسرای خانواده کشیده.

پر این نکته ها چکیده تحقیقات و کتابهای زیادی است که حالا به صورت هلو , به پر تو گلو در اختیار جوان هایی قرار گرفته که حوصله خواندن این همه کتاب و مشاوره با روانشناسان و بزرگترها را ندارند .

پس بخونید دعاش رو به جون برو بچه های فرهنگسرای خانواده کنید.

اشتباهات رایج در فرایند آشنایی:

  • · عدم طرح سئوالات کافی به خاطر مقررات غلط
  • · نشانه های هشدار دهنده را نادیده می گیریم
  • · سازش زود هنگام و عجولانه
  • · تسلیم نیاز جنسی شدن
  • · تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری شدن
  • · تعهد را مقدم بر تفاهم دانستن
  • · نادیده گرفتن تردیدها
  • · مقدم دانستن تفاهم بر علاقه و محبت
  • · فکر می کنیم که می توانیم تغییرش بدهیم
  • · فکر می کنیم که بعد از ازدواج مشکلات کمتر می شود.

دلایل درست برای ازدواج:

  • · مصاحبت و همراهی
  • · عشق و صمیمیت
  • · شریک حمایت کننده
  • · شریک جنسی
  • · والد شدن

دلایل نادرست برای ازدواج:

  • · شورش علیه والدین
  • · جست و جوی استقلال
  • · التیام یک ارتباط شکست خورده
  • · فشار خانواده یا اجتماع
  • · ازدواج اجباری
  • · نیاز جنسی
  • · دلیل اقتصادی
  • · تنهایی و استقلال
  • · احساس گناه یا ترحم
  • · احساس کمبود یا تهی بودن

افرادی که برای ازدواج مناسب نیستند:

  • · افراد معتاد
  • · افرادی که به سرعت و شدت خشمگین می شوند
  • · افرادی که مسئولیت زندگی خ.د را به دوش نمی گیرند
  • · افرادی که دیگران را کنترل می کنند
  • · افرادی که اختلال جنسی دارند
  • · افرادی که کودک مانده اند و بلوغ آنها شکل نگرفته
  • · افرادی که عواطف و احساسات خود را بیان نمی کنند
  • · افرادی که از روابط قبلی هنوز التیام نیافته اند
  • · افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در برابر آزار آنها از همسر خود دفاع کنند
  • · افرادی که اختلال شخصیت دارند

روابطی که مناسب ازدواج نیست:

  • · رابطه ای که شما بیشتر عشق می ورزید
  • · رابطه ای که شما کمتر عشق می ورزید
  • · رابطه ای که در آن احساس می کنید فرد مقابل نیاز به تغییر دارد
  • · رابطه ای که در آن می خواهید دیگری را نجات دهید
  • · رابطه ای که در آن به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید
  • · رابطه ای که به دلیل چند ویزگی خاص ایجاد شود و تداوم یابد
  • · رابطه ای که به دلیل یک نفاهم خاص ایجاد شود و تداوم یابد.
  • · رابطه ای که به دلیل لجاجت و سرکشی از خانواده ایجاد شود و تداوم یابد
  • · رابطه با کسی که در تضاد کامل با معشوق یا نامزد قبلی باشد
  • · رابطه با فردی که با یک نفر دیگر است

ملاک ها و معیارهای ازدواج موفق:

  • · قبل از ازدواج هر دو نفر باید مستقل و پخته باشند
  • · هر دونفر به همان اندازه که دیگری را دوست دارند , خودشان را هم دوست داشته باشند
  • · هر دو نفر بتوانند همانگونه که از با هم بودن لذت می برند از تنها بودن نیز لذت ببرند
  • · هر دو نفر در شغل و حرفه خود ثبات داشته باشند
  • · هر دو نفر خود آگاه باشند و خود را بشناسند
  • · هر دو نفر بتوانند نظرات و خواسته ای خود را قاطعانه بیان کنند
  • · هر دو نفر سعی کنند خود خواه نباشند و خواسته های دیگری را برآورده کنند

 

 

موفق باشید

 

 

اربعین حسین (ع)

سلام بر حسین و اربعینش

 

اربعین حسینی، تکرار یاد و خاطره حماسه سازان کربلاست

 

 

 سلام بر اربعین و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند. به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم، یا حسین!

 

و اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. و در مقام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) فبول فرماید.
 

 

حس خوبی نیست!!!

این متن رو از وبلاگ  " تی تی گل " دوست خوبم کپی کردم که خیلی زیباست و ذهن آدم رو مشغول خودش میکنه ...

شما هم فیض ببرید:

 

 تی تی گل

 

حس یه موش آزمایشگاهی وقتی بفهمه بازیچه ی دست آدماست و هر بلایی دلشون میخواد سرش میارن تا عکس العملشو ببینن یا حس یه عروسک پارچه ای وقتی بفهمه همه ی محبتهایی که بهش میشه تو خالی و مصنوعیه ... اصلا حس خوبی نیست!

 

 

http://www.titigol.blogsky.com

درگذشت علی اکبر دهخدا

 

درگذشت علی اکبر دهخدا

 

7 اسفند 1334

 

علی اکبر دهخدا را حالا همه می شناسند .او شاعر بود, لغت نامه را نوشته, اولین رئیس داشکده حقوق دانشگاه تهران بود و روزنامه نگاری هم می کرده .در روزنامه نگاری کار او نوشتن طنز بود.اسم ستون طنز دهخدا چرند و پرند بود که آن را به طور مرتب در صور اسرافیل مینوشت . معروف است که همین ستون طنز بود که روزنامه نگاری را جزء عادات روزانه مردم ایران کرده است.

علی اکبر دهخدا

 

علی اکبر دهخدا سال 1297 ه.ق ( 1257 خورشیدی) در تهران متولد شد. گر چه اجدادش قزوینی بودند، ولی پدرش "خان بابا خان" که از ملاکان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت وی از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. ده ساله بود که پدرش فوت کرد و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد . دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز در گذشت و اموال پدر دهخدا به فرزندان یوسف خان رسید.


در آن زمان یکی از فضلای عصر به نام شیخ غلامحسین بروجردی از دوستان خانوادگی دهخدا کار تدریس او را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمه را در نزد وی آموخت.  وی مردی مجرد بود، و حجره ای در مدرسه حاج شیخ هادی (در خیابان شیخ هادی کنونی) داشت که در آن به تدریس زبان عربی و علوم دینی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار می کرد که هر چه دارد، در نتیجه تعلیم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها که مدرسه  سیاسی در تهران افتتاح شد، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسه آشنا شد.

دهخدا

 

لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب می شود 45 تا 50 سال از وقت دهخدا را گرفت. یعنی سالها بیش از آنچه که حکیم ابوالقاسم فردوسی صرف شاهنامه خود کرد. لغت نامه نه تنها گنجینه ای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست.

لغت نامه دهخدا www.loghatnaameh.com

 

ادامه مطلب ...

روچیلد ها ROTHSCHILD

 

زرسالاران یهود

 

 

ROTHSHILD

 

 

ROTHSHILD 

 

در 3 قرن پیش وقتی مردم می خواستند بهشت را توصیف و قدرت و ثروت بی نهایتی را مثال بزنند میگفتند" ثروتی نزدیک روچیلدها!"

کارل بک شاعر اتریشی در مدیحه ای که برای آنها سروده آورده است :

من دست قدرتمند شما "روچیلد ها" را می بینم/که می تواند مرا / تا زمانی که خونم توان جاری شدن را دارد / مضروب کند .

دایره المعارف بریتانیکا روچیلدها را اینگونه معرفی می کند: "مشهورترین خانواده بانکدار سراسر اروپا که نام آنها به تنهایی مترادف با ثروت افسانه ای بوده است.موفقیت های مدام آنها هنوز هم بر همکاری های پنهان میان شاخه های خاندان و توانایی آنها در سرمایه گذاری های کلان استوار است".

نام آنها در فارسی به شکل های مختلف نوشته ده است :مثلا محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در مرآه البلاد "رچل" نوشته.ولی معروفترین شکل "روچیلد"(ROTHSCHILD) است.

آنها اصالتا اهل فرانکفورت هستند .روچیلد ترکیب 2 وازه آلمانی "ROT" "قرمز" و "SCHILD" "حفاظ , سپر" است.یعنی دارای سپر قرمز .جد پدری آنها این سپر را بر سر در خانه اش آویزان می کرده تا طبق رسم آن زمان فرانکفورتی ها , یهودی بودنشان را نشان بدهند.

مایر آشمل روچیلد , بنیانگذار خانواده و صاحب سپر قرمز بود .او توانست از ظهور ناپلئون و جنگ های او کمال استفاده را ببرد .وقتی سروکله ناپلئون در اروپا پیدا شد مایر با استفتده از ارتباطش در دربار , توفان آینده اروپا را خیلی زود فهمید .آنها در طول جنگ های ناپلئون مبالغ گزافی وام با بهره بالا به طرف های درگیر دادند و چون به همه کشورهای متخاصم وام های کلان داده بودند از همه طرف پول به جیب می زدند.

آنها سال هاست که نماد ثروت افسانه ای همراه با قدرت و نفوذ اطلاعاتی در همه جای دنیا به خصوص اروپا هستند.

تعدادشان هم کم نیست ... برای همین به شان شبکه روچیلد ها میگویند.

از بزرگترین شرکت های بیمه اروپایی تا شبکه های راه آهن اروپا , رویال داچ شل و کنکورد و دیگر شرکت های بزرگ دنیا یا همه اش مال آنهاست یا سهامداران عمده اش آنها هستند.

نام روچیلد ها در کنار نام راکفلر های آمریکایی به عنوان پیشگامان استخراج نفت در خاورمیانه و روسیه شهرت دارد.امتیاز دارسی در تاریخ ایران هم زیر سر آنها بود.رویال داچ شل هم که با 14 سهم پس از بریتیش پترولیوم بزرگترین غارتگران نفت ایران پس از کوتای 28 مرداد بودند هم برای آنهاست.

روچیلدها هنوز هم هستند.آنها چنان امور مالی جهان را در دست گرفتند که دایره المعارف آمریکانا می نویسد "آنها در قرن بیستم نیز بر اندوخته مالی و صنعت گسترده ای کنترل دارند و یک نیروی اساسی در اقتصاد مالی جهان محسوب می شوند که منافع آن از اروپا تا آسیا ادامه دارد.

روچیلدها عادت های یهودیشان را تا توانسته اند حفظ کرده اند مثل اینکه تا می توانند در خانواده ازدواج می کنند این پسر عمو با آن دختر عمو ازدواج میکند و روچیلد های نسل بعد را در این امپراتوری مالی - اطلاعاتی پرورش می دهند.

ناصرالدین شاه هم در سفر فرنگ سال 1306 قمری به خانه روچیلدها رفت.محمد حسن خان اعتمادالسلطنه می نویسد: "شنیدم عزیز السلطان (ملیجک) در خانه روچیلد که رفته بودند بعضی اسباب دزدیده بودند , صاحب خانه ملتفت شده بود و به افتضاح پس گرفته بود".

اولین روچیلد

مایر آشمل روچیلد(1744 تا 1812)

مایر روچیلد بنیانگذار خانواده است.

او در سال 1744 در فرانکفورت بدنیا آمد و از تجار یهودی شهرش بود.بزرگترین موفقیت مالی و سیاسی مایر ورود به دربار ویلهلم نهم بود.ظهور ناپلئون و جنگ های او همراه با تیزبینی ملی مایر , راه را برای حضور بلامنازع خاندان رو چیلد در عرصه اقتصاد جهانی باز کرد.

وقتی سرو کله ناپلئون پیدا شد مایر آشمل 5 پسر داشت .با استفاده از ارتباطش در دربار توفان آینده اروپا را فهمید و پسر هایش را در کشورهای اصلی اروپا پخش کرد .مایر و پسرش آشمل مایر در فرانکفورت ماندند .سالومان به اتریش رفت.ناتان مایر به انگلستان.جیمز مایر به فرانسه و کارل به ایتالیا .

جنگ فرانسوی ها به رهبری ناپلئون با آلمانی ها به سود روچیلد ها تمام شد.آنها در طول جنگ های ناپلئون مبالغ گزافی وام با بهره بالا به طرف های درگیر داده بودند.

بزرگترین روچیلد

آشمل مایر روچیلد(1773 تا 1885)

آشمل مایر روچیلد

 

او نخستین یهودی بود که به عضویت جامعه اشراف آلمان در آمد .در دوران حکومت بیسمارک " صدر اعظم پولادین " پروس , بانکدار خصوصی او بود.اما در آستانه قرن بیستم , شاخه پدری خاندان روچیلد در آلمان متوقف شد و ثروت و نفوذش به لندن انتقال یافت.

اشرافی ترین روچیلد

سالومان مایر روچیلد(1744 تا 1855)

در 1815 برادر بزرگتر سالومان 41 ساله و بانکدار کل خاندان سلطنتی اتریش در وین بود.

نفوذ بی نهایت او در اتریش تا جایی بود که با دریافت لقب بارونی , به جامعه اشراف اتریش راه یافت و حق استفاده از پیشوند " ون " لقب اشرافی معادل " بارون " در انگلیس در ابتدای نام خود را بدست آورد.او هم برادرش راه آهن اتریش را بنیان نهاد.سالومان بانک دولتی اتریش را هم تاسیس کرد.در آستانه جنگ جهانی دوم , او شاخه نفوذ و سرمایه اش را به فرانسه , انگلیس و آمریکا منتقل کرد.

مافیایی ترین روچیلد

کارل مایر روچیلد(1788 تا 1855)

کارل در ایتالیا مثل دیگر برادرانش وارد طبقه اشراف شد اما با افول ایتالیا در سیاست جهانی و افت بازارهای مالی , شبکه این شاخه روچیلد ها نیز به پاریس و لندن منتقل شد .بعضی ها معتقدند روچیلد های ایتالیا در گسترش مافیا هم نقش داشته اند.

 

خر پول ترین روچیلد

ناتان مایر روچیلد (1777 تا 1836)


در میان 5 برادر ناتان مایر نابغه بود.نفوذ او در لندن مقدمه ای برای توسعه امپراتوری روچیلد شد.در آن زمان انگلستان در همه جای دنیا مستعمراتی دست و پا کرده و لندن کانون مالی اروپا شده بود.در سال 1815 ناتان مایر روچیلد 38 ساله بانکدار کل بریتانیای کبیر بود.فرزند ناتان لئونیل روچیلد به عنوان بزرگترین بانکدار انگلیس و به عنوان نخستین یهودی وارد مجلس عوام شد و به طبقه اشراف انگلستان راه یافت.شاخه انگلیس , ثروتمند ترین و پر نفوذ ترین روچیلدها هستندو بانک روچیلد هنوز هم بزرگترین بانک دنیاست.

لوگوی بانک :

 

 

راه آهن دارترین روچیلد

جیمز مایر روچیلد (1792 تا 1868)

روچیلد های فرانسه پس از پسر عمو هایش در لندن قدرتمند ترین هستند.

در 1815 جیمز روچیلد 23 ساله چیزی از برادر بزرگترش در لندن کم نداشت .او بانکدار لویی هجدهم پادشاه فرانسه بود.جیمز روچیلد بنیانگذار راه آهن فرانسه است و پس از او نیز بزرگترین شبکه حمل و نقل در فرانسه و اروپا در انحصار روچیلد ها باقی است.آنها مالک مجتمع کنکورد و آبلی (ABEILLE) هستند.نفوذ آنها در فرانسه به حدی است که بین فرانسوی ها این ضرب المثل رایج است " فرانسه به عنوان یک کشور آزاد دارای رئیس جمهور است ولی در این کشور سلطان بی تاج و تخت , خانواده روچیلد است".

 

صهیونیست ترین روچیلد

ادموند جیمز روچیلد (1845 تا 1934)

او کسیست که نامش با تاسیس اسرائیل در فلسطین پیوند خورده .صهیونیست ها او را " پدر ارض اسرائیل " لقب داده اند.با سرمایه او در 1883 نخستین اردوگاههای یهودی در فلسطین درست شد .سرمایه گذاری های وسیع اش برای اسکان و کشاورزی یهودیان در فلسطین , مقدمه ی ساخت شهرکهای اسرائیلی امروزی بود.او صنعت شراب سازی را در فلسطین توسعه داد و دانشگاه عبری بیت المقدس را بنیان نهاد و چند بار به فلسطین رفت تا نتیجه سرمایه گذاری اش را ببیند .ائ سال ها نیز رئیس افتخاری سازمان صهیونیسم بین الملل بود.

جاسوس ترین روچیلد

ناتان مایرویکتور روچیلد(1910 تا 1990)

شاپور ریپورتر سریال مستند "پدر خوانده " را یادتان هست؟پدر شاپور او را به یک روچیلد سپرده بود .لرد ویکتو.ر روچیلد , 3 چهره متمایز دارد : سومین بارون خاندان انگلیسی روچیلد ,بانکدار و بنیانگذار شبکه اطلاعاتی اینتلیجنس سرویس و زیست شناس مشهوری که دستاوردهایی علمی در باروری بنام خود دارد.

از همان ابتدا شبکه اطلاعاتی 5 برادر , توانایی آنها را در پیشبینی بالا برده بود.مثلا ناتان مایر فقط به خاطر اینکه 24 ساعت زودتر از دربار انگلیس از وقایع جنگ واترلو آگاه شد , با یک بازی چند ساعته در بورس لندن ثروتش را چند بابر کرد.ویکتور هم در راس شبکه اطلاعاتی روچیلد قرار داشت و با رئیس MI6 (سازمان اطلاعات برون مرزی بریتانیا) سیاست بریتانیایی را هدایت میکرد که خورشید در امپراتوریش غروب نمی کرد.

 

سیاسی ترین روچیلد

لئونیل والتر روچیلد(1868 تا 1937)

شاخه انگلیسی روچیلدها برای تاسیس وطن یهود همه کار کرد ." اعلامیه بالفور " معروف که اسکان یهودیان را از طرف دولت بریتانیا رسمیت می داد , با تلاش لرد لئونیل والتر روچیلد دوم به دست آمد .سال 1917 آرتور بالفور وزیر خارجه وقت بریتانیا در ازای وام بانک روچیلد , قول مساعدی برای تشکیل وطن ملی یهود را در نامه ای به " لرد روچیلد عزیز " اعلام کرد.این لرد روچیلد جانور شناس معروفی هم هست .امروز نامه دوستانه بالفور به او از جانب صهیونیست ها مهم ترین سند برای به نام زدن کل فلسطین به حساب می آید.

حقه باز ترین روچیلد

الیزابت دو روچیلد(1902 تا 1945)

روچیلدها , این زن را به عنوان اولین شهید این خانواده معرفی می کنند و ماجرای شرکت او در ارتش آزادیبخش فرانسه و مرگش در اردوگاههای نازی ها را با آب و تاب تعریف می کنند .اما تحقیقات جدید نشان داده که او در آزادی و در یک اپیدمی تیفوس مرده.

هنری ترین روچیلد

دوروتی پارکر (1868 تا 1967)

شاعر و نویسنده معروف آمریکایی که به خاطر نوشتن فیلمنامه " ستاره ای متولد می شود " اسکار گرفت.از جانب مادر به روچیلدها می رسد , هر چند او همیشه این نسبت را انکار می کرد.

 شرکت هواپیمایی کنکورد.

شرکت نفتی شل.

شرکت دارویی آبلی...تنها بخشی از ثروت خاندان روچیلد است.

به اینها اضافه کنید خط آهن کشورهای اروپای غربی و شرکت های بیمه چند ملیتی و هزار چیز دیگر....

 

 انگلیسی ها یک نماد ملی دارند به اسم جان بول مثل آمریکایی ها عمو سام .

فکر می کنید این نماد ملی از روی چه شخصیتی الگو گرفته شده؟

ناتان روچیلد سرشاخه انگلیسی خاندان روچیلد.