همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

همشهری جوان

وبلاگی متفاوت برای جوانان

می ترسم ...



می ترسم , از همه آدمهای دوروبرم , آنچنان که نگاهم می کنند




نظرات 13 + ارسال نظر
اندیشه چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:43 ب.ظ http://www.fireball21.blogsky.com

سلام وبلاگ خیلی خوبی داری مخصوصا این پست آخریه!
اگه مایل به تبادل لینک هستی وبلاگ من رو با اسم توپ آتشین لینک کن بعد خبر بده لینکت کنم.
تا دیداری دوباره!

طاهره چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ب.ظ

من غزل خون ستاره های راهم به نگاهه تو نگاهم من همیشه چشم به راهم
عابر بی گنه دشت گناهم یه ترانه سیاه من همیشه چشم به راهم

سلام
خیلی زیبا بود .. ممنون

طاهره چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ

می گویند

نسل دایناسور ها منقرض شده است

پس من چرا هنوز زنده ام ؟!



حسین پناهی

جالب بود .. خدا رحمتش کنه

طاهره چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ب.ظ

خوش به حال تکه سنگ که ندارد دل تنگ!!!

به خدا ... خوب گفتی

طاهره چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ

سلام
مثل اینکه کامنت هام خیلی بی ربط بودن!
داداشم صداش بلند شده که اینا چیه می فرستی؟!چه ربطی به می ترسم داره؟!
ولی همینا اومد دم دستم ...

سلام
نه برای چی ؟ خیلی هم خوب ه و نظرت و هر چیزی که اون لحظه به ذهنت می رسه رو میگی ... عالیه
پس داداشت هم همراهته .. چند ساشه ؟

عالی بود .. ممنون که همیشه همراهمی

طاهره چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:56 ب.ظ

واقعا پسندیدم
هر آنچه از دل برآید / لاجرم بر دل نشیند

درست گفتم؟!شما بهتر می دونید اگه غلط بود ببخشید...

شاید بعضی وقتا بشه سنگینی نگاه دیگران رو تحمل کرد اما ترسی رو که این نگاه های سنگین تو دلت به وجود میارن از خیلی چیزا عقبت میندازه...
کاشکی می تونستیم فقط برای خودمون زندگی کنیم!فقط فقط برای خودمون...

شاد و سالم باشید

خوشحالم ..


دیگه قرار نشد تعارف تیکه پاره کنیم ... کاملا درست بود

حق با توئه اما همیشه هم میگن که به حرف مردم زیاد نباید اهمیت داد چون از زندگی عقب می مونی و متنفر می شی ...

سلامت باشی

نرگس پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ http://narciss7.blogfa.com/

نها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن است. ما غالبا به طرف حوادثی کشیده می شویم که از رویارو شدن با آنها وحشت داریم.بنابراین اگر از تنهایی بترسید تنهایی را برای خود به ارمغان می آورید. اگر از بدهکار بودن بترسید به احتمال زیاد با تمام زیر و بم آن آشنا خواهید شد. اگر از دستپاچگی و پریشان حالی واهمه داشته باشید همان را تجربه خواهیدکرد. این، روش زندگی برای تشویق ما انسانها به رشد کردن است.

چه نترس ..
کاملا درست میگی ... و کاملا هم غیر اردای هستش ...
ممنون از نصیحت های مادربزرگانتون
ولی دور از شوخی خیلی خوب مفهوم رو رسوندی .. ممنون

شکیبا پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام
خوبی؟
والا به خدا نگاه دیگران ترس هم داره...
اینقدر ترسناکه که آدم مجبوره خودشو تو خونه حبس کنه...

سلام
ممنون
منم همین رو میگم .. حتی اگه از روی قصد و غرضی هم نباشه
نه دیگه اینقدر ... حالا تو به خودت نگیر

شکیبا پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:10 ب.ظ

سلام
خوبی؟
والا به خدا نگاه دیگران ترس هم داره...
اینقدر ترسناکه که آدم مجبوره خودشو تو خونه حبس کنه...

صفورا پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ب.ظ http://lahzehayeshaeraneh.blogsky.com

سلام
من اگه بی معرفت بودم که کامنت و پی ام نمیذاشتم
کاش آنلاین شی من الان هستم

آبجی! جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ق.ظ http://www.blueboat.blogsky.com

سلام داداشی
خوبم خوبی؟
واسه قالب واقعا شرمنده کامل باز نمیکرد عصبیم کرده بود

سلام ابجی
خداروشکر .. منم خوبم
ای بابا .. شد تو یه کار درست انجام بدی

سعیده جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ق.ظ http://www.sabaleh.blogsky.com

سللللللااااااااااااااااامممممممممممممممم
بله بنده هم آنلاینم
کلا تو ماه رمضون بیشتر شبا بیدارم روزا خواب!
الانم توی فرند فا بودم

سلام
چه خوب .. عجبه ..
مثل من ...
دیدمت

طاهره شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:06 ب.ظ

از تماشای نگاه دوست میترسم

از شنیدن صدای عشق میترسم

از غریبی و دل باختگی ...

از غرور ، از ترس ، میترسم .

از لبخندهای شیرین ...

از چشمان پر شرار ...

از صدای پر امید ...

از قلب دوست میترسم.

ترس من از فریاد های بی صداست.

ترس من از دردیست که در این روزهاست.

از عشقی که در آن شبهاست.

ترس من از مهر است ،

از لطف است

از صادقی ، رویا ، آغاز ...

از سال ، ماه ، ایام ...

ترس من از خوابیست که بعد از بیداریست.

ترس من از سوزیست که بعد از برافروختن است.

ترس من از گوش دادن به ترانه های غمگین است.

ترس من از درهاییست که به حکمت بسته میشوند.

ترس من از تمام آنهاییست که به من مینگرند...

و آنهایی که حرفهایم را میخوانند...

ترس من از تمام مردم است.

از روزگار است ...

از دنیاست ...

از پایان ...

ترس من از عشق است

واز پایان

سلام
چطوری ؟
چه شعر زیبایی بود .. این همه ترس به خودت راه مده ...
خوشحال شدم دیدم اومدی و یه شعر بی نقص برام اوردی .. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد