ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
با خشن ترین زبان ها
اجرای اولین اپرای موتزارت 27 اکتبر 1781
در ایران اپرانویس نداریم، یعنی خیلی خیلی کم داریم . تنها اپرایی که شاید دیده باشید ، اپرای عروسکی رستم و سهراب است که چکناواریان ساخته و بهروز غریب پور ان را روی صحنه برده .الان اپرا نویسی در دنیا خیلی مد نیست ، کار راحتی هم نیست و هر آهنگسازی از عهده آن بر نمی آید. نویسنده باید برای یک نمایشنامه کامل موسیقی بنویسد.
اما زمان موتزارت خیلی ها اپرا می ساختند .او هم شانسش را در اپرا نویسی در 12 سالگی امتحان کرد. اپرای اول موتزارت اگر چه خیلی خوب نبودو زیاد مشهور نشد اما مشکل خاصی هم نداشت و می شد آن را روی صحنه برد.
آن زمان همه معتقد بودند زبان موسیقی ایتالیایی است و به زبان دیگری نمی شود اپرا نوشت ، موتزارت به زبان آلمانی هم اپرا ساخت ؛ یعنی خشن ترین زبان اروپا . او حتی اپرای طنز می نوشت .اپراهای موتزارت همیشه پر بیننده ترین اپراهای زمان خودشان بودند و از بهترین نمونه های هزاران نوع موسیقی ای که ولفگانگ آمادئوس موتزارت در عمر کوتاه 35 ساله اش امتحان کرد.
پدر او از همان زمانی که به نبوغ پسرش پی برد برای او برنامه ای سنگین و در عین حال دقیق و منظم برای آموزش او ترتیب داد. ظاهرا" او از پدرش علاقه به موسیقی و علم ، تمرکز حواس ، پشتکار و بسیاری صفات خوب دیگر را به ارث برده بود که تا دم مرگ آنها را به همراه خود داشت.
اصلا" معلوم نیست که آیا مادر موتزارت از این برنامه های سخت آموزشی راضی بوده است یا خیر؟ آیا او راضی بوده است که پسر خردسالش این چنین با نظم و انضباطی بی چون و چرا دوران شیرین کودکی را سپری کند؟ ولی آنچه مسلم است آنکه خود موتزارت این موضوع را پذیرفته بود و در این میان ناراضی بزرگ کسی نبود جز نارنل خواهر او، چرا که پدر تمام نیروی خود را صرف موتزارت می کرد.
وقتی موتزارت به شش سالگی رسید پدرش به این فکر افتاد که نبوغ او بخصوص در نواختن سازهای کلاویه ای را را به رخ دیگرات بکشاند. چنین کاری در قرن هجدهم آسان نبود چرا که در آن زمان سیر و سفر بسیار سخت و برای آنها پر هزینه بود. اما او اینکار را کرد و خانواده موتزارت مجبور شد که رنج و مشقت این سفرها را تحمل کند. در واقع می توان به جرات گفت که موتزات اغلب اوقات عمر کوتاه خود را در سفر بسر برد. چرا که در کودکی به همراه پدر و در بزرگسالی برای امرار معاش همواره سفر می کرد.
اولین سفر، مسافرت به مونیخ بود که آزمایشی بزرگ برای او محسوب می شد. آنها در سال 1762 برای مدت سه هفته در مونیخ اقامت داشتند و در این مدت او طی چند نوبت در دربار به هنر نمایی پرداخت. پس از آن به سالزبورگ بر گشتند سپس آنجا را به قصد وین ترک کردند. آنها حتی کلاوسن موتزارت را نیز با خود در سفر به وین به همراه بردند. در بین راه مجبور بودند که برای حضور در دربار کنتی که موتزارت برای اجرا نزد آن توصیه نامه نیز داشت، مسیر خود را دورتر کنند. پس از رسیدن به دربار کنت، سه روز منتظر مانندن تا وی آنها را به حضور پذیرفت. موتزارت خردسال این رفتار را نپسندید و خیلی زود از چهره چاق و چله او متنفر شد و نمی خواست برای او کلاوسن بنوازد، که در نهایت به اصرار پدر تسلیم شد و چند آهنگ برای رضای او نواخت.
جالب بود . فکر میکنم زبان فارسی برای اجرای اپرا زیاد جلب نباشه . چون کلمات زیادی نامفهوم میشه و معناش رو از دست میده .
علی اکبر عزیز یه مطلب نوشتم در مورد خباثت های دوره بچگی. اگه تونستی بخون و خاطره داری بنویس . بد نمیشه . ممنون .
سلام
البته استاد چکناواریان این کار رو به انجام رسوندن و بی نظیر شده...
با همه سختی ها ...
باید جالب باشه..حتما میخونم..مرسی
موفق باشی
اعتراف می کنم که جز اسم موتزارت هیچی ازش نشنیده بودم .خیلی برام جالب بود . در سن ۱۲ سالگی ! تونسته اولین اپراش رو بنویسه ! خوب فقط میشه گفت یه نابغه هست ! به نظر من هنرمندا آدمای خیلی متفاوتی هستند . این تفاوت همیشه برام جذاب بوده .
علی اکبر ۱ پیشنهاد دارم . (البته اگه نگی پررو شدی) : کاش یه قطعه ی کوچیک هم از آهنگاش برای دانلود چاشنی این پست کنی .... من مشتری اولمممممممممممم
مرسی
(در ضمن الان افراد آن لاین ات ۳ تا هست :دی خدا بده برکت :دی من آخرش چشم میزنم وبلاگتو ها =)) یه اسفند بریز تو آتیش ... منم الان زدم به تخته)
اااااااااااا چرا پس نشستی منو نگاه می کنی ؟!پاشو اسفند و بیار دیگه ! فردا پس فردا همشهری جوان ترکید نندازی گردن مهسااااااااا :دی
من هم تا قبل از این مطلب مثل شما بودم..برای منم جالب بود.
یادم نمیاد من توی سن ۱۲ سالگی ...خوب یادم نمیاد...
هنر جذابه و هنرمند بهترین خالق خلق شده است که از من بیشتر تلاش کرده ...
استاد اعظم ممنون که پیشنهاد دادی ..همیشه از این کارها انجام بده .
حتمآ ..باید یکمی توی این دنیای مجازی بگردم.در صورت مشاهده کوچگترین قطعه شما رو مطلع خواهم کرد.امره دیگه ای؟
خواهش میکنم..
..ممنون که یکیشون تو بودی.
به کوری ماری کوری..کوردوغلی..کوروکودیل...
منم منتظر اخرش هستم که چطوری تو رو بندازم تو اتیش ...به نظرم با اسفند و تخته کار درست نمیشه.(بی خیال ..چشم هم نشانه علاقه شما به وبلاگه..نترس.با خیال راحت کارتو بکن)
از اینکه به فکر وبلاگم هستی حسودیم میشه...(خنده)
ممنون
موفق باشی
سلام
[گل]
آپ کرد با دوتا پست
امیدوارم که بیایی و ببینی
دیگه دعای خطرناک نمی کنم چون اگه ادامه بدم لوس میشم ![ناراحت]
تا یه سوژه جدید برای کشیدن شما به زور هم شده به وبلاگم یه راه حلی پیدا کنم فعلا به صورت ساده خبرتون میکنیم [نیشخند]
راستی تو خبرنامه ما عضو هستید ؟
[گل
سلام
حتما میام
خیلی خوشحالم کردی.[خوشحال]
چه خوب...خدا کنه که این یکی مثل قبلی نباشه...
تو خبرنامه ؟؟؟ نه!
سلام چه زحمتی من هنوز جایی ارائه ندادم شما ادرس لطف کنید پست می کنم
سلام
چه بد شد...نمیدونم چی بگم
میام پیشت
سلام ممنون که سر زدی .چون خیلی مهربون و باسواد هستی درخواستی داشتم .من در مورد طرح احیای کافه نادری کار می کنم جایی که زمانی مورد توجه بسیاری از شخصیت های ادبی کشور مون بوده.اگر کافه ای در دنیا می شناسید که مورد توجه اهالی ادب اون کشور بوده به من معرفی کنید خیلی ممنون.اگر هم در مورد کافه نادری اطلاعاتی داری برام بفرست.ممنون
سلام
خواهش میکنم..وظیفمه...شاید مهربون باشم اما با سواد؟
ممنون که شرمندم کردی با کلماتت
سعی میکنم یه چیزهایی براتون پیدا کنم..
واقعا نه آشنایی با اپرا داشتم ونه آشنایی با موتزارت.ممنون بابت اطلاعاتی که دادی
به نظرن محمد نوری هم اپرا می خونه یا نه؟؟؟اگه آره کارش چه جوریه البته نسبت به اساتید این فن
سلام
خواهش میکنم...
اپرا میخونه البته برای جواب این سوال باید کمی جستجو کنم تا دقیقا بیان کنم ...منتظر باش
سلام
از اینکه سراغ اپرا رفتی خوشحال شدم.
اگه در باره اپرا بیشتر بنویسی برای خیلی ها که بی اطلاع
هستند اموزنده خواهد بود .
موسیقی زبان خاصی نیار نداره.
شاد باشی
سلام
خوبه..خوشحالم که خوشحالید..
حتما...سعی میکنم که تحقیقاتم رو وسیعتر کنم
بالاخره این هم حرفیه..که باهاش موافقم.
زنده باشی
بابا این ادامه مطلب دیگه چه صیغه ایه ؟!
همه مطلبو بذار همون صفحه اول که ما دیال آپی ها مجبور نشیم هی این ور اونور کلیک کنیم
سلام
خب حالا ما کلاس گذاشتیم گفتیم یکبار هم برای امتحان هم شده همچین کاری کنیم ...انگار که مورد پسند نیست...
شرمنده...به روی چشم
سلام استاد !
کی به کی میگه تنبل ! :دی
آقا این ۱ پرس اپرای موتزارت ما چی شد پس ؟ مردیم از گشنگی .. . ! موتزارت ندارین یه پرس باخ بیارین .. یا ۱ دست کله پاچه ی بتهون !!
شوخی کردم هدف سر زدن بود و عرض ادب و احوال پرسی .
۱ مشت اسفند هم چرخوندم دور سر همشهری جوان و ریختم تو آتیش .... الانم دارم ورد می خونم ......
شاد باشی.
سلام
راست میگی بالاخره داری این چشمت یک کارهایی میکنه...
دنبالش گشتم ...پیداش میکنم ..برای نمونه باید یکی ادامه مطلبم بگذارم... البته کم کاری هم کردم...پیداش میکنم.
حالا میگی شوخی بود...همین شوخی شوخی جدی میشه دیگه...
ممنون که سر میزنی ..خوشحالم میکنی ..خیلی
دست درد نکنه ...به خاطر این کارت مجبورم کردی که یک تیکه اهنگ هم که شده از موتزارت برات پیدا کنم....
زنده باشی
سلام دوست گرامی
حالتون خوبه به حمدالله
امیدوارم که خوب و خوش و سر حال باشی
دوست عزیز وبلاگ ما با یه پست قشنگ البته به نظر خودم ! آپ شد
اگه مایل بودید میتونید مارو سرافراز کنید
امیدوارم اگه بییاد و نظر بدید بازدید وبلاگتون 100 برابر بشه و خیر ببینی در زندگی
منتظرم
دعوت به این شکل خوبه یا نه ؟
راستی تولد وبلاگتون مبارک البته کمی دیر گفتم
سلام ّ ببخشید فامیلی تان ولطف می کنید واسه پست کردن لازمه
هیچکس بدبخت تراز کسی نیست که همیشه خوشبخت است .
up kardam dost dashti sar bezan
سلام
تا بدبختی نباشه ..خوشبختی هیچ لذتی نداره...ممنون از جملات زیبات
موفق باشی
من خودم نوازندگی را از ۷ سالگی با ساز ویولن شروع کردم و در ۱۲ سالگی تمام کردم (کلاسیک و سنتی)در۱۲ سالگی به دنبال ساز گیتار سنتور و تمبک رفتم ودر ۱۸ سالگی تمام کردم ودر حال حاضر دانشجوی سال دوم موسیقی هستم ودر دانشکده اکادمیک نوشهر مشغول تحصیل هستم ولی در ایران هیچ نوازنده ای پیشرفت نکرده . ثانیا موتزارت از ۵ سالگی اهنگسازی می کرده ثالثا بیژن مرتضوی از ۳ سالگی می نواخته.(((((تو مبانی ساز ها و موسیقی و سولفژ و اهنگ های نستالژیکیست کسی تا حالا رو دستم نیو مده ۲ سال دیگه مثل بمب صدا می دم))))) با من کل ننداز.
سلام
خوشحالم که کسی به وبلاگم اومده که قراره چند ساله دیگه جزو بهترینهای عرصه آهنگسازی بشه..ان شاالله
با این پیشرفتی که کردی این مهم دور از انتظار نیست..برات ارزوی موفقیت میکنم..
اطلاعاتت جالب بود...
من توی این رشته اصلا کل نمیندازم و اصلا اهل کل کل نیستم.
امیدوارم که به قول خودت مثل بمب صدا کنی...
موفق باشی